(( نمایشنامه خطبه غدیر ))
ستارگان درخشانتر از همیشه تاریخ در آسمان مدینه پرتو افشانى مىکردند. شمیم عطر محمدى(ص) در کوچههاى مدینه پراکنده بود و یاس علوى، آنگاه که به معراج نماز مىرفت، نورش براى اهل آسمان مىدرخشید و بر چهره اهل زمین نور مىپراکند.
در آن هنگام فاطمه(س) ار سختى کارهاى خانه در زحمتبود. (1) امیر مؤمنان(ع) آنگاه که چنین دید به فاطمه توصیه کرد، نزد پدر برود و خدمتکارى درخواست کند تا در امور منزل یار و همکارش باشد. (2)
وقتى پیامبر(ص) از خواسته آنان آگاهى یافت، فرمود: «اى فاطمه چیزى به تو عطا کنم که از خدمتکار و دنیا با آنچه در آن است، ارزشمندتر است; بعد از نماز سى و چهار مرتبه «الله اکبر» و سى و سه مرتبه «الحمدلله» و سى و سه مرتبه «سبحان الله» بگو و آن را با لا اله الا الله ختم کن. این کار برایت از چیزى که مىخواهى و از دنیا و آنچه در آن است، بهتر است». (3)
در آن لحظه که این هدیه آسمانى به فاطمه(س) عطا شد، فرمود: «از خدا و رسول خدا راضى شدم.» (4)
درک هدیه بزرگى که رسول اکرم(ص) به فاطمه(س) اعطاء کرد، بالاتر از طاقت غیر معصوم است، به گونهاى که انسان از وصف آن عاجز مىماند و فقط از سرچشمه گفتار معصومین(ع) است که تا اندازهاى مىتوان از برکاتش بهرهمند شد. ادامه مطلب...
یکى از روزها، صبحگاهان امام على علیه السلام فرمود: فاطمه جان آیا غذایى دارى تا از گرسنگى بیرون آیم؟ پاسخ دادند: نه، به خدایى که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذاى کافى نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام علیه السلام با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادى تا به دنبال تهیه غذا بروم؟ حضرت زهرا علیها السلام فرمودند: اى اباالحسن، من از پروردگام خود حیا میکنم که چیزى را که تو بر آن توان و قدرت ندارى، درخواست نمایم.
(بحار الانوار، ج 59، ص 43)ادامه مطلب...
1. مردمداری و فروتنی: در قرآن ، در آیات بسیاری بر فروتنی و پرهیز از هر گونه تکبّر در سخن گفتن،1 راه رفتن،2 نگاه کردن3 و... سفارش و تأکید فراوان شده است تا جایی که قرآن، به پیامبر(ص) سفارش میکند که: «پیروان مؤمنت را زیر بال و پَر بگیر»4 و از رسول خدا روایت شده است: «هر که برای خدا [در مقابل مردم] فروتنی کند ، خداوند ، او را بالا میبرد و به او میگوید: سرفراز باش! خدا او را سرافراز میکند. پس در چشم مردم، بزرگ است و در نظر خودش، کوچک...».5ادامه مطلب...
همه ما در زندگی با خواسته های ریز و درشتی رو به رو هستیم و با توجّه به تربیت دینیمان آنچه را که دستمان میرسد تلاش میکنیم تا با یاری خداوند متعال به آنها برسیم اما گاهی میبینیم هر چه تلاش میکنیم هر چه دعا میکنیم نمی شود که نمی شود اینجاست که با خود میگوییم مگر دعا چاره مشکلات نیست پس چرا نمی شود دچار شک و بد دلی نسبت به خداوند و دین و زمین و آسمان میشویم غافل از اینکه هیچ گاه خداوند یگانه آن مهربان ترین مهربانان از احوال بندگانش بیخبر نیست که اگر چنین بود حتی برای یک لحظه، فیض حیات از عالم امکان رخت میبست ، حال این سؤال پیش می آید که پس چرا دعاهایمان مستجاب نمیشود ؟ در اینجا برای پاسخ از روایات اصول کافی استفاده میکنیم : ادامه مطلب...
قرآن کریم، سفره گسترده فیض الهی و کلام نورانی پروردگار انسان و جهان است. این منشور آسمانی، معیار و محک درستی و نادرستی اندیشه ها، احکام و رفتار به شمار می آید و هر چه با رهنمودهای آن ناهماهنگ باشد، فاقد ارزش و اعتبار است.
? معیار و میزان
قرآن کریم، سفره گسترده فیض الهی و کلام نورانی پروردگار انسان و جهان است. این منشور آسمانی، معیار و محک درستی و نادرستی اندیشه ها، احکام و رفتار به شمار می آید و هر چه با رهنمودهای آن ناهماهنگ باشد، فاقد ارزش و اعتبار است.
از آنجا که برای شناخت درست از نادرست در هر موضوعی به «معیار» و «میزان» نیاز است، رجوع به این کتاب الهی در هر زمینه، به ویژه اخلاق و خودسازی و هنجارهای رفتاری یک ضرورت است.
این سند نبوت و معجزه جاوید حضرت رسول ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در صورتی می تواند در زندگی و اخلاق فردی و اجتماعی ما تأثیرگذار باشد که «امامت قرآن» را بپذیریم; به هدایت آن گردن بنهیم و آن را به عنوان «الگو» قبول و خود را به آن عرضه کنیم و ارزیابی اخلاق و عمل خویش را با این «میزان» انجام دهیم. آنگاه روشن می شود که چه کسی «اخلاق قرآنی» دارد و چه کسی از چنین تربیتی دور شده است.
قرآن کریم، پیامبر عزیز ما را «اسوه حسنه» معرفی می کند[?] و او را به مدال (انّک لعلی خلق عظیم)[?] مفتخر می سازد. آن حضرت نیز خود را مؤدب به اخلاق الهی و متخلّق به اخلاق قرآنی ساخته، می فرمود: «ادَّبنی ربّی فاحسَنَ تأدیبی»;[?] «پروردگارم مرا تأدیب و تربیت کرده و خوب ادبم کرده است.»
از زبان یکی از همسران پیامبر نیز درباره اخلاق آن حضرت نقل شده است که: «خُلْقُ رسول اللّه القرآنُ»;[?] «اخلاق او قرآن بود.» این نشان می دهد که تجسم و تبلوری از قرآن را در رفتار پیامبر خدا می توان مشاهده کرد. پس در راستای هدف بعثت نبوی که فرمود: «بُعِثْتُ لاَِتمم مکارم الأخلاق»;[?] بجاست اخلاق قرآنی را هم از کلام وحی و هم از سیره نبوی بیاموزیم و خلق و خوی خویش را با این معیارهای نورانی آراسته سازیم. به چند نمونه در این نوشتار، بسنده می شود: ادامه مطلب...
نکته از دانشمندان درباره قرآن
1 . گوته، شاعر و نویسنده معروف آلمانی می گوید: سالیان دراز کشیشان از خدا بی خبر، ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند; اما هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد نمود . به زودی این کتاب توصیف ناپذیر، محور افکار مردم جهان می گردد!
2 . آلبرت انیشتاین که نیازی به معرفی ندارد، می گوید: قرآن کتاب جبر یا هندسه نیست; مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه صحیح، راهی که بزرگ ترین فلاسفه و دانشمندان دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند، هدایت می کند .
3 . ویل دورانت، دانشمند امریکایی شرق شناس، می گوید: در قرآن، قانون و اخلاق یکی است . رفتار دینی در قرآن، شامل رفتار دنیوی هم می شود و همه امور آن از جانب خداوند و به طریق وحی آمده است . قرآن در جان های ساده عقایدی آسان و دور از ابهام پدید می آورد که از رسوم و تشریفات ناروا آزاد است .
4 . پروفسور آرتور آربری که یکی از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگلیسی است، می گوید: زمانی که به پایان ترجمه قرآن نزدیک می شدم، سخت در پریشانی به سر می بردم; اما قرآن آنچنان آرامش خاطری به من می بخشید که برای همیشه به خاطر خواهم داشت . من در حالی که مسلمان نیستم، قرآن را خواندم تا آن را درک کنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگ های نافذ و مرتعش کننده اش شوم و تحت تاثیر آهنگش قرار گیرم و به کیفیتی که مسلمانان واقعی و نخستین داشتند، نزدیک گردم تا آن را بفهمم . ادامه مطلب...
این مضمون که شاد کردن برادر مؤمن، یکی از عبادات بزرگ است به صورت های گوناگون در روایات بسیاری وارد شده و ابوابی از مجموعه های روایی مثل کافی، وافی، وسائل و... را به خود اختصاص داده است. در ذیل به چند نمونه از این روایات و نیزتوضیح آن ها اشاره می شود. مضمون بعضی از این روایات این است که بهترین و یا محبوب ترین عبادات نزد خدای متعال این است که انسان دل برادر مؤمن خود را شاد و یا به تعبیر معروف، در قلب مؤمن «ادخال سرور» کند. در این باره مرحوم کلینی روایتی را از امام باقر(ع) در کافی آورده است: ادامه مطلب...
سحرخیزی در قرآن و حدیث
آیات قرآن در موضوع سحر و سحرخیزی، فراخوانی است که گاه از برتری وقت سحر و شکوه سحرخیزی و نشانهها و یادگارها و نکات باریک و حقیقتهای آن به گونه آشکار و بیپرده یاد کرده و همه را به شب خیزی فراخوانده و نیز در آیاتی با اشاره به سحرخیزی پیروان دیگر ادیان، آن را فضیلتی آسمانی و فرابشری دانسته است. ما با بهرهجویی از تفسیرهای روایی به هر دو دسته این آیات اشاره خواهیم کرد:
1ـ ای جامه به خود پیچیده، شب را جز اندکی بپاخیز، نیمی از شب را یا کمی از آن کم کن، یا بر نصف آن بیفزا، و قرآن را با دقت و تأمل بخوان.[1]
2ـ ان ناشئة اللیل هی اشد وطأ و اقوم قیلا
به یقین نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و گفتاری ماندگارتر است.[2]
مد افزون بر جنبه اقتصادی میتواند رنگ و لعاب سیاسی و فرهنگی نیز به خود بگیرد و عاملی برای نفوذ فرهنگی و ترویج آداب و رسوم ضدّ فرهنگی در یک جامعه باشد.
برخی هواداران مد بر این باورند که «دقیقاً نمیتوان مُد را به تهاجم فرهنگی نسبت داد»[14]، ولی در میان سخنان آنان بسیار مییابیم که به مُدپذیری پوشاک زنان در اروپا و ایران اشاره شده و آمده است:
«لباس زنان» از کلاهی بر سر و پیراهنی بلند و چیندار و چادر و روبند (به تدریج در طی سالهای مختلف) به مینیژوپ و پوشیدن شلوار و دامن میدی و ماکسی و سرانجام به شانل ختم شده است.[15]
این عبارتها، به روشنی نشان میدهد که سیر تهاجم فرهنگی و تغییر لباس در قالب (مد روز)، زن را از پوشش کامل به بدحجابی و در نهایت به عریانی و برداشتن همه قید و بندهای اخلاقی کشانده است. بدین گونه چگونه میتوان نقش فرهنگی مد و دستهای استعماریِ نهان شده در پسِ مد را نادیده گرفت و انکار کرد؟!ادامه مطلب...
زندگی اجتماعی انسان همواره در حال دگرگونی است و دنیا روز به روز رنگی تازه و نو به خود میگیرد. انسان، این فرزند بالغ و رشید طبیعت نیز به مدد علم و عقل که جانشین غریزه شده است با این دگرگونیها روبهرو میشود.[1]
در قرن بیستم، زندگی بشر از نظام سنتی که بر پایه کشاورزی میچرخید، به جامعهای صنعتی تبدیل شد و به همراه آن، آداب و اصول اخلاقی نیز تحت تأثیر قرار گرفت. از آن جا که پیشرفت جامعه صنعتی و دنیای ماشینی به رفاه و آسایش مردم انجامید، انسان به حضور فرآوردههای جدید عادت کرد و پس از چندی، آنها به ضروریات زندگی روزانه بشر تبدیل شدند. سپس نوبت به ایجاد تنوع و ابداع شکلها و رنگهای گوناگون رسید. این کار سرانجام به ظهور پدیدهای به نام «مُد» منتهی گشت. مد بر همه شؤون زندگی افراد در جامعههای غربی تأثیر گذاشت و به تدریج، با نفوذ تکنولوژی و صنعت به دیگر کشورها، الگوهای مصرفی در بستر اجتماعی آنها به خودنمای میپرداخت. امروزه برخی افراد در انتخاب لوازم زندگی و لباس و حتّی شغل، تابع مُد روز هستند و تلاش دارند از قافله مُد عقب نمانند و به قیمت چشمپوشی از نان شب با آن همراهی کنند.
برای گرایش به «مد» دلایل گوناگونی بیان شده است: ادامه مطلب...