سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یاوران مهدی (عج)
لوگوها


(( نمایشنامه خطبه غدیر ))


  • تاریخ ارسال : چهارشنبه 88/7/15, 11:6 عصر
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر

 بالاترین علم آن است که انسان اوصاف زشت را از وجود خود محو و نابود کند

 تا غرق دریای غرور نگردد ...

داستان معروف «نحوی و کشتیبان» از دفر اول مثنوی مولانا

شخصی علم نحو را فرا گرفته بود؛ یعنی دستور زبان عربی را به خوبی می­دانست لذا او را دانشمند نحوی می­خواندند. او روزی سوار بر کشتی شد ولی چون خودبین و مغرور بود به کشتیبان گفت آیا تو علم نحو خوانده­ای ؟
او گفت : نه

نحوی گفت : «نصف عمرت را تباه نموده­ای»

گفت: هیچ از نحو خواندی ؟ گفت : لا               گفت : نیم عمر تو شد بر فنا

کشتیبان از این سرزنش اندوهگین و دل­شکسته شد و در آن لحظه خاموش ماند و چیزی نگفت.
کشتی همچنان در حرکت بود تا این­که بر اثر طوفان به گردابی افتاد و در پرتگاه غرق شدن قرار گرفت.
در این هنگام کشتیبان که شناگری می­دانست به نحوی گفت : «آیا شناگری می­دانی ؟»
نحوی جواب داد : نه اصلا !

گفت : کل عمرت ای نحوی فناست           ز آنکه کشتی غرق در گرداب هاست

دانشمند نحوی به غرور نابجای خود پی برد و دریافت که نمی­بایست آن کشتیبان را سرزنش کند، تا این چنین در پرتگاه قرار گیرد و مورد سرزنش او واقع گردد. آری او دریافت که باید محوی شد نه نحوی؛ یعنی بالاترین علم آن است که انسان اوصاف زشت را از وجود خود محو و نابود کند تا غرق دریای غرور نگردد :

آن یکی نحوی به کشتی در نشست       رو به کشتیبان نهاد آن خودپرست
گفت هیچ از نحو خواندی گفت لا       گفت نیم عمر تو شد در فنا
دل‌شکسته گشت کشتیبان ز تاب       لیک آن دم کرد خامش از جواب
باد کشتی را به گردابی فکند       گفت کشتیبان بدان نحوی بلند
هیچ دانی آشنا کردن بگو       گفت نی ای خوش‌جواب خوب‌رو
گفت کل عمرت ای نحوی فناست       زانک کشتی غرق این گردابهاست
محو می‌باید نه نحو اینجا بدان       گر تو محوی بی‌خطر در آب ران
آب دریا مرده را بر سر نهد       ور بود زنده ز دریا کی رهد
چون بمردی تو ز اوصاف بشر       بحر اسرارت نهد بر فرق سر
ای که خلقان را تو خر می‌خوانده‌ای       این زمان چون خر برین یخ مانده‌ای
گر تو علامه زمانی در جهان       نک فنای این جهان بین وین زمان
مرد نحوی را از آن در دوختیم       تا شما را نحو محو آموختیم
فقه فقه و نحو نحو و صرف صرف       در کم آمد یابی ای یار شگرف
آن سبوی آب دانشهای ماست       وان خلیفه دجله‌ی علم خداست
ما سبوها پر به دجله می‌بریم       گرنه خر دانیم خود را ما خریم
باری اعرابی بدان معذور بود       کو ز دجله غافل و بس دور بود
گر ز دجله با خبر بودی چو ما       او نبردی آن سبو را جا بجا
بلک از دجله چو واقف آمدی       آن سبو را بر سر سنگی زدی


لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


  • تاریخ ارسال : چهارشنبه 88/7/15, 10:33 عصر
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر

و قال النّبى صلّى اللَّه علیه و آله: انّ للَّه تعالى ملکا ینزل فی کلّ لیلة فینادى یا ابناء العشرین جدّوا و اجتهدوا یا ابناء الثّلاثین لا تغرّنکم الحیوة الدنیا و یا ابناء الاربعین ما ذا اعددتم للقاء ربّکم و یا أبناء الخمسین اتتکم النّذیر و یا ابناء الستّین زرع عن حصاده و یا ابناء السبعین نودى لکم فاجیبوا یا ابناء الثّمانین اتتکم السّاعة و انتم غافلون ثم یقول لو لا عباد رکّع و رجال خشّع و صبیان رضّع و انعام رتع لصبّت علیکم العذاب صبّا.
رسول اللَّه- صلّى اللَّه علیه و آله- فرمود: به درستى که خدا را ملکى است که در هر شب به زمین نزول مى‏کند. پس در میان مردم دنیا فریاد مى‏زند و آنها را ندا مى‏کند اى کسانى که بیست سال از عمر شما مى‏رود جدّیت و کوشش کنید. و اى کسانى که سى سال از عمر شما گذشته زندگانى دنیا شما را مغرور نکند.و اى چهل ساله‏ها چه چیز تهیّه دیده‏اید براى ملاقات حق تعالى‏               
و پروردگار خودتان. و اى پنجاه ساله‏ها شما را نذیر و ترساننده از عذاب آمد و به شما اعلان خطر شد. و اى شصت ساله‏ها شما به منزله زرعى هستید که وقت درو کردن آن رسیده باشد. و اى هفتاد ساله‏ها براى رفتن شما را صدا زده‏اند و ندا کرده‏اند پس اجابت کنید داعى حق را و اى هشتاد ساله‏ها قیامت آمد و شما به آن رسیدید و هنوز غافلید.

پس مى‏گوید: اگر نبودند بندگان کمر خمیده و مردان خاضع و خاشع و اطفال شیر خوار و حیوانات چرنده بیابان هر آینه عذابى شدید بر شما مى‏ریخت.

ارشاد القلوب دیلمى صفحه 46


لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


  • تاریخ ارسال : یکشنبه 88/5/25, 3:0 عصر
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر

سوره صافات

(در روز قیامت) (و خطاب شود که) اینک ستمکاران را حاضر کنید با همسران (یا پیروان) و آنچه معبود ایشان بود، (22)
و در آن هنگامه برخى از آنان به بعضى دیگر رو نموده (یعنى مرءوسین با رؤسا) سؤال و جواب کنند. (27)
گویند: شما بودید که از سمت راست (و چپ براى فریب) ما مى‏آمدید. (28)
آنها جواب دهند (که به ما مربوط نیست) بلکه شما خود ایمان نیاوردید.
(29)
و ما بر شما تسلط و حجتى نداشتیم بلکه شما خودتان طاغى و سرکش مردمى بودید. (30)
پس امروز بر همه ما وعده (انتقام) خدایمان حتمى است، و البته عذاب را خواهیم چشید. (31)
و ما شما را بدین سبب گمراه کردیم که خود گمراه بودیم. (32)
و در آن روز آنها همه در عذاب مشترکند. (33)
ما چنین از بد کاران انتقام مى‏کشیم. (34)

پیشوایان و پیروان گمراه !

 در آیات فوق و آیات دیگر قرآن مجید اشاراتى پر معنى به مخاصمه رهبران و پیروان گمراه در روز قیامت یا در جهنم آمده است . این هشدارى است آموزنده به همه کسانى که عقل و دین خود را در اختیار رهبران گمراه مى گذارند. در آن روز گر چه هر کدام سعى مى کنند از دیگرى برائت جویند، و حتى گناه خود را به گردن او بیندازند،  آنها به سرزنش یکدیگر بر مى خیزند و هر یک اصرار دارد گناه خویش را به گردن دیگرى بیندازد، دنباله روان رؤ ساء و پیشوایان خود را مقصر مى شمرند، و پیشوایان پیروان خود را،  پیروان گمراه به پیشوایان گمراه کننده خود مى گویند: شما شیطان صفتان از طریق نصیحت و خیرخواهى و دلسوزى و به عنوان هدایت و راهنمائى به سراغ ما مى آمدید اما جز مکر و فریب چیزى در کار شما نبود! (قالوا انکم کنتم تاتوننا عن الیمین ). ما که به حکم فطرت طالب نیکیها و پاکیها و سعادتها بودیم دعوت شما را لبیک گفتیم ، بیخبر از اینکه در پشت این چهره خیرخواهانه چهره دیوسیرتى نهفته است که ما را به پرتگاه بدبختى مى کشاند، آرى تمام گناهان ما به گردن شما است ، ما جز حسن نیت و پاکدلى سرمایه اى نداشتیم و شما دیو سیرتان دروغگو نیز جز فریب و نیرنگ چیزى در بساط نداشتید!. . به هر حال پیشوایان آنها نیز سکوت نخواهند کرد و در پاسخ مى گویند: شما خودتان اهل ایمان نبودید! (قالوا بل لم تکونوا مؤ منین ). اگر مزاج شما آماده انحراف نبود، اگر شما خود طالب شر و شیطنت نبودید، کجا به سراغ ما مى آمدید؟ چرا به دعوت انبیا و نیکان و پاکان پاسخ نگفتید؟ و همینکه ما یک اشارت کردیم با سر دویدید؟ پس ‍ معلوم مى شود عیب در خود شما است ، بروید و خودتان را ملامت کنید و هر چه لعن و نفرین دارید بر خود بفرستید! دلیل ما روشن است ما هیچگونه سلطه اى بر شما نداشتیم و زور و اجبارى در کار نبود! (و ما کان لنا علیکم من سلطان ) بلکه خود شما قومى طغیانگر و متجاوز بودید و خلق و خوى ستمگرى شما باعث بدبختیتان شد (بل کنتم قوما طاغین ). و چه دردناک است که انسان ببیند رهبر و پیشواى او که یک عمر دل به او بسته بود موجبات بدبختى او را فراهم کرده سپس اینگونه از او بیزارى مى جوید و تمام گناه را به گردن او مى اندازد و خویش را به کلى تبرئه مى کند؟! حقیقت این است که هر کدام از این دو گروه از جهتى راست مى گویند، نه اینها بى گناهند و نه آنها، از آنها اغواگرى و شیطنت بود و از اینها اغواپذیرى و تسلیم ! 


لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


  • تاریخ ارسال : چهارشنبه 88/2/9, 3:31 عصر
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر

در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده که فرمود:
ان الناس اءربعة : رجل یعلم و یعلم انه یعلم فذاک مرشد عالم فاتبعوه ، و رجل یعلم ولا یعلم انه یعلم فذاک غافل فاءیقظوه ، و رجل لایعلم و یعلم انه لا یعلم فذاک جاهل فعلموه ، و رجل لا یعلم انه لا یعلم فذلک ضال فارشدوه ...
(بحار / ج 1، 195 - عوالى اللئالى / ج 4)
مردم چهار دسته اند:
1 - کسى که مى داند، و مى داند که مى داند. او راهنما و دانشمند است ، از او پیروى نمائید.
2 - کسى که مى داند، و نمى داند که می داند. او عاقل است ، وى را بیدار نمائید.
3 - کسى که نمى داند، و مى داند که نمى داند. او جاهل و نادان است . (جهل بسیط دارد) او را بیاموزید.
4 - کسى که نمى داند، و نمى داند که نمى داند (جهل مرکب دارد) او گمراه است ، ارشادش نمائید.

ادامه مطلب...

لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


  • تاریخ ارسال : دوشنبه 88/1/17, 10:30 عصر
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر
پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) در روایتى درباره آداب و اذکار بیرون آمدن از خانه چنین فرمودند: کسى که هنگام خروج از منزل بگوید بسم الله الرحمن الرحیم دو فرشته مى‌گویند: هدایت شدى . و اگر بگوید لا حول و لا قوة الا بالله مى گویند: حفظ شدى . و اگر بگوید توکلت على الله مى گویند: بى‌نیاز شدى. در این هنگام شیطان مى گوید: چگونه مى توانم در بنده اى که هدایت شده ، حفظ گردیده و بى نیاز شده است ، نفوذ کنم...
لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


  • تاریخ ارسال : یکشنبه 87/12/18, 1:25 صبح
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر

پیامبر خدا (ص):

ای علی  ششصد هزارگوسفند می خواهی یا شیصد هزار دینار یا ششصد هزارجمله ؟

عرض کرد : ای رسول خدا ، ششصد هزار جمله .

پیامبر فرمود: آن ششصد هزار جمله را در شش جمله جمع ( خلاصه ) می کنم .

ای علی ، هرگاه دیدی مردم به فضائل  و مستحبات می پردازند ، تو به کامل کردن فرائض بپرداز.

و هرگاه دیدی مردم سر گرم کار دنیایند ، تو سرگرم آخرت شو .

و هرگاه دیدی مردم به عیب های مردم می پردازند ، تو به عیب های خودت بپرداز .

و هرگاه دیدی مردم به آراستن دنیا می پردازند ، تو به آراستن آخرت بپرداز.

و هرگاه دیدی مردم به زیادی عمل می پردازند ، تو به خالص کردن عمل بپرداز.

و هر گاه دیدی مردم به خلق متوسل می شوند ، تو به خالق متوسل شو . 


لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


  • تاریخ ارسال : یکشنبه 87/12/18, 1:23 صبح
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر

حکایت اول: «عیب‏جویی»
از شیخ اجل سعدی در گلستان حکایت است:

یکی از بزرگان از پارسایی پرسید: «نظر تو در مورد فلان عابد چیست که مردم درباره او سخن‏ها می‏گویند و در غیاب او، از او عیب‏جویی می‏کنند؟» پارسا گفت: «در ظاهر او عیبی نمی‏بینم و در مورد باطنش نیز آگاهی ندارم».

این حکایت سعدی، در مقام نکوهش عیب‏جویی است. عیب‏جویی صفتی ناپسند و زشت است که در آموزه‏های دینی، آدمی را از آن بر حذرداشته‏اند. عیب‏جویی آن‏گاه زشتی بیشتری می‏یابد که تمام عیب‏هایی را که شخص عیب‏جو از دیگران برمی‏شمارد، در او نیز نهفته باشد. علی علیه‏السلام در روایتی می‏فرماید:

بزرگ‏ترین عیب، آن است که به عیب دیگران مشغول شوی، در حالی که همان عیب در تو وجود دارد.

بیهقی نیز گفته است:

می‏بینم که هر آدمی‏زادی عیب دیگری را می‏بیند و از عیبی که خود بدان گرفتار است، نابینا می‏ماند و می‏بینم که هر مردی، عیب‏هایش بر وی پوشیده است و عیبی که برادرش راست، بر وی آشکار می‏گردد.

در واقع، انسان عاقل و پارسا، همواره در حال تهذیب‏نفس خویش است و فرصت پرداختن به عیب‏های مردم را ندارد؛ زیرا این خصلت ناپسند را دور از انسانیت و خیرخواهی می‏داند. تا مطمئن نشده است که خود در نهادش عیبی ندارد، عیب دیگران را نمی‏جوید و البته رسیدن به چنین مرتبه و اطمینانی بر همگان آسان نیست.

عیسی مسیح علیه‏السلام می‏گوید:

از کسی ایراد نگیرید تا از شما هم ایراد نگیرند. چون هرطور که با دیگران رفتار کنید، آنها هم همان‏گونه با شما رفتار خواهند کرد. چرا پر کاهی که در چشم دوستت هست، می‏بینی، ولی تیر چوبی که در چشم خودت هست، نمی‏بینی؟

دلیل دیگری که موجب می‏شود انسان‏های پرهیزکار و دوراندیش به‏دنبال عیب دیگران نباشند، اصل ناآگاهی آدمی از باطن انسان‏هاست. یعنی آنها بر این باورند که ای بسا همانی که تصمیم به عیب‏جویی از او دارند، در حقیقت، از ایشان برتر و نزد خداوند آبرومندتر باشد. حضرت علی علیه‏السلام دراین‏باره، سخنی دل‏نشین دارد. ایشان می‏فرماید:

ای بنده خدا، در عیب‏جویی و بدگویی، از هیچ کس عجله مکن؛ زیرا چه بسا او از آمرزیده‏شدگان باشد. بر نفس خود نیز از گناه، به‏خاطر کوچکی آن ایمن و آسوده مباش که شاید بر اثر آن معذب و گرفتار باشی و هر که از شما عیب و بدی غیر خود را می‏داند، باید که از عیب‏جویی بپرهیزد؛ زیرا او خوب می‏داند که خود نیز به چه عیب‏هایی گرفتار است.

مولانا دراین‏باره سروده است:

ای خُنک جانی که عیب خویش دید  هر که عیبی گفت آن بر خود خرید 
عیب کردن خویش را داروی اوست  چون شکسته گشت جای «اِرْحَموا»ست 

گر همان عیبت نبود، ایمن مباشبو که آن عیب از تو گردد نیز فاش

 منبع :http://www.hawzah.net/HAWZAH/Magazines/MagArt.aspx?id=35517


لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


  • تاریخ ارسال : جمعه 87/7/19, 12:11 صبح
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر


لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


تبلیغات