سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یاوران مهدی (عج)
لوگوها


(( نمایشنامه خطبه غدیر ))


  • تاریخ ارسال : چهارشنبه 88/2/9, 3:31 عصر
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر

در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده که فرمود:
ان الناس اءربعة : رجل یعلم و یعلم انه یعلم فذاک مرشد عالم فاتبعوه ، و رجل یعلم ولا یعلم انه یعلم فذاک غافل فاءیقظوه ، و رجل لایعلم و یعلم انه لا یعلم فذاک جاهل فعلموه ، و رجل لا یعلم انه لا یعلم فذلک ضال فارشدوه ...
(بحار / ج 1، 195 - عوالى اللئالى / ج 4)
مردم چهار دسته اند:
1 - کسى که مى داند، و مى داند که مى داند. او راهنما و دانشمند است ، از او پیروى نمائید.
2 - کسى که مى داند، و نمى داند که می داند. او عاقل است ، وى را بیدار نمائید.
3 - کسى که نمى داند، و مى داند که نمى داند. او جاهل و نادان است . (جهل بسیط دارد) او را بیاموزید.
4 - کسى که نمى داند، و نمى داند که نمى داند (جهل مرکب دارد) او گمراه است ، ارشادش نمائید.


شاعرى این حدیث شریف را چنین به نظم درآورده است :

آنکس که بداند و بداند که بداند آنکس که بداند و نداند که بداند آنکس که نداند و بداند که نداند آنکس که نداند و نداند که نداند اسب شرف از گنبد دوار براند بیدارش نمائید که بس خفته نماند لنگان خرک خویش به منزل برساند در جهل مرکب ابدالدهر بماند.

در دیوان امام على (علیه السلام ) آمده است :

ما الفضل الا لاهل العلم و قیمة المرء ما قد کان یحسنه فقم بعلم ولا تبتغى به بدلا انهم على الهدى لمن استهدى ادلاء والجاهلون لاءهل العلم اعداء فالناس موتى و اءهل العلم اءحیاء

فضل و بزرگوارى جز براى اهل دانش نیست
آنان خود بر هدایت بوده و راهنماى دیگرانند.
و ارزش انسان با چیزى است که وى را زیبا و نیکو گرداند.
و افراد نادان دشمن دانشمندان اند.
پس برخیز دانش را بجوى و چیز دیگر را جایگزین آن نساز
که مردم مى میرند و اهل علم همیشه زنده اند.

جهل مرکب که در واقع نوعی علم است، از دو علم تشکیل شده است:

یکی ای که میداند. دوم علم به این که دانستن او صد در صد درست است،

در حالیکه در واقع اشتباه محض است. و یا به تعبیر صحیح‏تر جهل مرکب، از دو جهل تشکیل شده است. یکی این که نمیداند و دوم این که نمیداند که نمیداند.

آیا میتوان جهل مرکب را از رذایل قوه عاقله به حساب آورد؟ شاید بتوان گفت: همیشه جهل مرکب از رذایل قوه عاقله نیست، چون اگر فرض بر این بگیریم که در تحصیل این علم هیچ گونه افراط و تفریطی صورت نگرفته باشد از رذایل نخواهد بود. بله در مواردی که در مقدمات تحصیل علم کم و کاستی هایی صورت گرفته باشد ممکن است از رذایل قوه عاقله به حسا آورد. از دیدگاه عارفان، علم، نور الهی است چنان چه در حدیث آمده است:

"لیس العلم بکثره التعلم بلهو نور یقذفه اللَّه فی قلب من یشاء".(1) علم به بسیاری آموخته‏ها نیست، بلکه علم نوری است که خداوند در قلب و دل هر کس که بخواهد میتاباند.

این علم در اثر تقوا و تهذیب نفس به وجود میآید

: کسی که تقوا پیشه کند خداوند ذهن او را از اوهامات و جهالت‏ها پاک میگرداند و او رإ؛ّّ به راه درست رهنمون می کند. قرآن میفرماید:"اتقو اللَّه و یعلّمکم اللَّه؛ (2) تعلیم الهی منوط به تقوا است".امام خمینی میفرماید: یکی از موازین غیر متخلفی که گمان میکنم اهل معارف آن را ذکر نکرده‏اند در امتیاز بین القائات رحمانی و شیطانی همین است و آن چه به این نفس غیر پرهیز ناک دارای کدورت (بی تقوا) القا گردد از قبیل جهالات مرکبه است . که درد بی درمان نفوس و خار طریق آن‏ها است؛ زیرا میزان در علم، حصول مفهومات کلیه و اصطلاحات علمیه نیست، بلکه میزان رفع حَجُب از چشم بصیرت نفس است.(3) امّا خواطر نفسانیه که به معنای خواطر ذهنیه خیالیه است ممکن است از رذایل قوه عاقله حساب کرد و میتوان آن‏ها را مربوط به قوه وهمیه دانست.

پی نوشت‏ها:

1 - بحار الانوار، ج 65، ص 236.

2 - بقره (2) آیه 282.

3 - امام خمینی(ره)، چهل حدیث، ص 373.


لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


تبلیغات