(( نمایشنامه خطبه غدیر ))
شهید آوینی:
قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند: کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربلا... این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار می سازد. ....
اکنون هنگام آن است که در قافله امام ،
صف اصحاب عاشورایی از فرصت طلبان ابن الوقت و بادگرایان جدا شود،
چرا که دیگر همه می دانند کوفه در تسخیر ابن زیاد است .
از کوفه نسیم مرگ می وزد، نسیمی که بوی خون گرفته است... اما هنوز راه های بازگشت مسدود نیست و بیابان ، وادی حیرتی است که از اختیار انسان تا جبروت حق گسترده است . برای آنان که دل به امام نسپرده اند، این وادی ، عرصه بی فردای دهشتی طاقت فرساست . اما برای اصحاب عاشورایی امام عشق ... آنها درکوی دوست منزل گرفته اند واینچنین ،از زمان و مکان و جبر واختیار گذشته اند ... این باد نیست که بر آنان می وزد؛ آنها هستند که برباد می وزند . آنها از اختیار خویش گذشته اند تا جز آنچه او می فرماید اراده ای نکنند و چون اینچنین شد ، جبروت حق از آیینه اختیار تو ساطع می شود . آیینه را رسم این است که « انا الشمس » بگوید ، اما تو او را اذن مده تا این « انا » را حجاب «هو» کند .
<**ادامه مطلب...**>
http://www.aviny.com/Article/Aviny/Chapters/Fathekhoon04.aspx