(( نمایشنامه خطبه غدیر ))
امام صادق میفرمایند :
اشعث خود در خون امیرالمومنین دست داشت و دخترش جعده امام حسن را مسموم کرد
و پسرش محمد در خون امام حسین شرکت داشت.
اشعث بن قیس بن معدیکرب کندی، در سال دهم هجری به اتفاق شصت نفر از قبیله کنده به نزد پیامبر اسلام آمد و اسلام را پذیرفت و به قبیله خویش بازگشت.او پس از وفات آن حضرت از دین برگشت و ابوبکر سپاهی را به جنگ او فرستاد، تا وی را برای اسارت به مدینه آورند.
او به ابوبکر گفت : اگر مرا آزاد کنی و خواهرت را به کابین من در آوری، تو را یاری سودمند باشم و با دشمنان تو میجنگم.
ابوبکر شجاعت را در وی دید، در خواستش را پذیرفت، آزادش کرد و خواهرش ام فروه را به کابین او بست.
اشعث در زمان خلفا در جنگ یرموک و قادسیه و مداین و جولا شرکت کرد.بعد در کوفه ساکن شد.در زمان عثمان والی آذربایجان بود و پس از قتل وی و پیوستن مردم به علی ( ع ) وی نیز به آن حضرت پیوست و در جنگ صفین نیز شرکت کرد؛ ولی خود خواهی اش او را به مخالفت با آن حضرت کشاند.
در یکی از شبهای جنگ که اعراب بسیاری کشته شده بودند افراد قبیله خویش را جمع کرد و بدانها گفت : امروز دیدید که چقدر از جمعیت عرب کشته شد؟! به خدا سوگند که در عمرم چنین کشتاری به چشم ندیدهام.اگر بنا باشد جنگ به این صورت ادامه یابد، عرب نابود گردد.
و با این سخنان خود در آنها ایجاد تزلزل کرد.
این خبر به گوش معاویه رسید و همین امر انگیزه او شد که قرآنها را بر نیزه کند و امیرالمومنین را به حکمین بخواند.
چون امام علی خود را در برابر این مساله دید، هر چند مردم را پند داد و فرمود : این پیشنهاد، نیرنگی بیش نیست.
همین اشعث با بیست هزار تن از یارانش پیش آمد و گفت : اگر به حکم قرآن تن ندهی، با تو خواهیم جنگید.
و علی ( ع ) به ناچار حکمین را پذیرفت و او، ابوموسی اشعری را که در جنگ حضور نیافته بود را به عنوان نماینده امام به آن حضرت تحمیل کرد.
پس از چندی همین اشعث و یارانش به امام علی اعتراض کردند که چرا حکمیت را پذیرفتی؟
بالاخره گروه خوارج در همان جا نشأت گرفت، و تا امیرالمومنین در حیات بود، به ایشان آزار میرساندند.(1)
اشعث خواستگار حضرت زینب(س)هنگامی که حضرت زینب(س) دوران طفولیت را سپری کرد و به سن ازدواج رسید بسیاری از بزرگان قبایل به خواستگاری آن حضرت (س) آمدند از آن جمله، اشعث بن قیس کندی بود. شرح حال اشعث اینگونه است که وی در سال دهم هجرت با جمعی از قبیله خود ایمان آورد و بعد از رسول خدا(ص) مرتد شد. و ابوبکر او را دستگیر کرد وخواهر کور خود را به شرط به او داد که خواهر ابوبکر برای او یک فرزند ذکور و یک فرزند انوث آورد که بعدها هر دوی اینها به اهل بیت(ع) خیانت نمودند به این صورت که اسماء دختر اشعث بن قیس کندی قاتل امام حسن(ع) شد و محمد بن اشعث بن قیس کندی از سربازان عمر بن سعد در سرزمین کربلا بود. حضرت علی(ع) که با علم لدنی خود بر احوال این خانواده آگاه بود. به این خواستگاری جواب منفی داد. اما وی همچنان اصرار می ورزید تا اینکه امام علی (ع) به او فرمود: ای پسر بافنده (اشعث بن قیس کندی) پسر ابو قحافه (ابوبکر) تو را مغرور کرد که خواهر خود را به تو داد اگر این بار نام دخترم را در میان نامحرمان ببری جواب تو به جز شمشیر نخواهد بود.(2)
منابع
(1)ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%AB_%D8%A8%D9%86_%D9%82%DB%8C%D8%B3
فرهنگ نامه مفید، رضا شیرازی – حسین صالح – مهدی مرادحاصل ، انتشارات پیام آزادی، چاپ دوم (
(2)موسسه امام هادی (ع) http://www.imamhadi.com/html/mqa/zainab2.htm