(( نمایشنامه خطبه غدیر ))
در شب میلادت هم غریبی مولای من
چه انتظار عجیبی! تو در میان منتظران هم، عزیز من چه غریبی؛ عجیبتر آنکه چه آسان نبودنت شده عادت؛
چه بی خیال نشستیم، نه کوششی نه وفایی؛ فقطه نشسته و گفتیم خدا کند که بیایی...
شاید عینی شدن شعر بالا را اینروزها در کوچهها و خیایانها دیده باشیم! و وقتی کمی دقیق میشوی و جستجو میکنی، میبینی و می فهمی آنچه را که ایکاش نه میدیدی و نه میفهمیدی!
یک سال فراموشش کردهایم و یکی دو روز مانده به میلادش، یادمان میآید که امام معصوم و حاضر و زندهای هم داریم که نامش مهدی است و کنیهاش ابوالقاسم!
وقتی نوشتم؛گفتهاند:
" به انتظار نباید نشست، به انتظار باید ایستاد "؛
اما من گمان میکنم، برای رسیدن به حقیقت انتظار، حتی باید دوید!
بعضی از دوستان گفتند یعنی چه!!
...
و سلام عالم و عالمیان بر غریب غائب از نظر.
منبع :بچه های قلم
http://www.bachehayeghalam.ir/diary/009434.php