(( نمایشنامه خطبه غدیر ))
از حضرت امام موسی کاظم علیه السلام احادیث فراوانی روایت شده است، به گوشه هائی از آن توجه کنید:
کفاره کارمندی و خدمت به سلطان ظالم، نیکی و احسان به برادران ایمانی است.
در موقعیتی که ظلم و ستم بر حق و عدل غلبه دارد و حکومت عادلانه الهی جاری نیست، نباید به حکومت شخص دیگری خوش گمان باشید؛ مگر آنکه به نیکی و عدالت او ایمان داشته باشید.
یاری ضعیفان از بهترین صدقات است.
هر کس در پی ریاست باشد به مهلکه میافتد، و هر کس خودبینی در دلش راه یابد، هلاک میگردد.
عقل هیچکس کامل نمیشود مگر با داشتن این صفات: کفر و شر از او دور باشد، خیر و رشد از او تراوش نماید، اضافهی اموالش را ببخشد، زیادی کلامش را برای خودش نگه دارد، بهرهاش از دنیا تنها قوت اندکی باشد، در طول زندگی از علم سیر نشود، ذلت همراه خدا برایش بهتر از عزت با غیر خدا باشد، تواضع را بهتر از بزرگ بینی بببیند، کار خوب و کم دیگران را زیاد بیند و کار زیاد و خوب خود را اندک بشمرد، خود را بدترین فرد، و دیگران را بهتر از خود بداند.
از احادیث بلند امام کاظم علیه السلام حدیثی است که هشام بن حکم روایت کرده است که بیش از صد سطر، و حاوی نکات معرفتی- تربیتی فراوان است. محور اساسی آن ارزش عقل است که به بخشی از این روایت مفصل اشاره میشود:
« ای هشام! خداوند بر مردم دو حجت قرار داده است: حجتی ظاهری و حجتی باطنی. حجت ظاهری همان پیامبران و رسولان و امامان هستند و حجت باطنی عقل است.
هر کس سه چیز را بر سه چیز مسلط کند، گویی به نابودی عقلش کمر بسته است: کسی که با آرزوی بلند، نور اندیشهاش را تاریک سازد، شکوفههای حکمتش را با سخنان اضافی و بیمورد از بین برد و با شهوات نفسانی نور عبرت خود را خاموش نماید. چنین کسی گویی از هوای نفس خود برای نابودی عقلش کمک گرفته، و هر کس عقلش را نابود سازد دین و دنیایش را از دست داده است.
نشانه عقل، صبر بر تنهایی است. پس هر کس عقل الهی داشته باشد، از اهل دنیا و مشتاقان به آن دوری میگزیند و به آنچه نزد خداوند است علاقمند میشود. خداوند نیز همراه تنهایی او و غنای فقر او و عزتبخش او خواهد بود.»
منابع:
اصول کافی ـ کتاب العقل باب 1 ح 12.
داشنامه رشد