(( نمایشنامه خطبه غدیر ))
حرف هایم را روی هم می چینم
از بلند ترینشان بالا می روم
طناب دار را محکم تر می کنم
به تو فکر می کنم
پایین می آیم
من از بچه های کوچه گله دارم
جای نیامدنت
آذم برفی ساختند
و من دکمه های پیراهن
انتظارت را
جای چشم های خیسش گذاشتم