سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یاوران مهدی (عج)
لوگوها


(( نمایشنامه خطبه غدیر ))


  • تاریخ ارسال : جمعه 88/11/9, 9:49 عصر
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر

احمد محیطى اردکانى
امام امت قدس سره از 22 بهمن همچون 15 خرداد، 17 شهریور، 12 فروردین و ... به عنوان «ایام الله‏» یاد کردند. و درباره چنین ایامى فرمودند: «بر ملت‏شریف ماست که این ایام الله را - که هدیه‏هایى از عالم غیب ربوبى است - با جان و دل حفظ و با چنگ و دندان نگهدارى کنند» . (1)
علامه طباطبایى در تفسیر گران‏قدر المیزان مى‏نویسند: «با این که تمام روزها و تمام چیزها از آن خداى متعال است، ولى اختصاص دادن روزهایى به نام «ایام الله‏» یا یوم الله به خاطر آن است که فرمان و امر خدا در آن روزها چنان آشکار است که براى فرمان جز خدا، هیچ گونه ظهورى باقى نمى‏ماند، ایام الله زمان‏ها و شرایطى است که فرمان خدا و آیات و نشانه‏هاى وحدانیت و سلطه الهى آشکار شده، یا مى‏شود; مثل روز مرگ که قدرت و سلطه «آخرت‏» در آن روز آشکار مى‏شود و اسباب دنیوى از تاثیر مى‏افتد، یا روز «قیامت‏» که هیچ کس براى دیگرى مالک هیچ چیز نیست، و در آن روز فرمان از آن خداست. یا مثل ایامى که خداوند در آن‏ها قوم «نوح‏» ، «عاد» و «ثمود» را به هلاکت رسانده، که در امثال این گونه روزها، قهر و غلبه الهى آشکار شده و معلوم مى‏گردد که تمامى عزت متعلق به خدا است.


ممکن است که منظور از ایام الله ایامى باشد که نعمت‏هاى خداى متعال آشکار است; مثل روز خروج نوح و اصحابش از کشتى با سلام و سلامتى و برکت‏هاى الهى یا روز نجات دادن ابراهیم از آتش یا غیر این‏ها ... از حوادث و ایامى که جز به خدا نمى‏توان به دیگرى نسبت داد، این‏ها روزهاى خاص خدائى (ایام الله) است ...» . (2)
پس ایام الله روزهاى بزرگ و تاریخى و سرنوشت‏سازى است که در تاریخ یک ملت‏یا در سرنوشت‏یک نسل یا کلا در سرگذشت «انسان‏» پیش مى‏آید.
گاهى به صورت نعمتى بزرگ و گاهى به صورت عذابى عظیم و دردناک که حتى منجر به زوال یک ملت گشته و نام «عذاب استیصال‏» به خود مى‏گیرد.
علامه طباطبایى رحمه الله در جاى دیگر مى‏فرماید: «ایام الله ایامى است که هیچ حکومت و سلطه‏اى نیست، مگر براى خدا، مثل روز مرگ، برزخ، روز قیامت و روز عذاب استیصال ...» . (3)
ایام الله در روایات
در روایات متعددى، به روز مرگ، قیامت و روز قیام حضرت مهدى - عجل الله تعالى فرجه - ایام الله اطلاق شده است.
از امام باقر علیه السلام چنین نقل شده است که فرمود:
«ایام الله، یوم یقوم القائم علیه السلام، و یوم الکرة، و یوم القیامة; (4)
ایام الله روز قیام حضرت مهدى موعود علیه السلام، روز رجعت و روز قیامت است.»
در تفسیر على بن ابراهیم نیز روایتى بدین مضمون نقل شده، ولى به جاى کلمه «الکرة‏» «یوم الموت‏» آمده است. (5)
ابن ابى‏الحدید مى‏نویسد: «ایام الله، هم ایام «انعام‏» است و هم ایام «انتقام‏» تا بدین وسیله «رغبت‏» و «ترس‏» ایجاد شود» . (6)
22 بهمن نیز یکى از روزهایى است که خداوند متعال نعمت‏بزرگ پیروزى را به ملت‏به پاخاسته ایران اسلامى عطا فرمود و به فرموده امام امت از ایام الله گردید.
ملتى که سال‏هاى سال زیر چکمه‏هاى حکام جور و دژخیمان خودفروخته، آخرین نفس‏هاى حیات خود را مى‏کشید، خداوند متعال با برانگیختن رهبرى فرزانه و بى‏نظیر روح تازه‏اى در آن‏ها دمید و با حرکتى یک پارچه و پرخروش، با سلاح ایمان و رهبریت روح خدا در مقابل طاغوتیان تا دندان مسلح ایستادند و لطف بزرگ الهى و نعمت پیروزى را نصیب خود گردانیدند.
یادآورى ایام الله
«و لقد ارسلنا موسى بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الى النور و ذکرهم بایام الله ..» . (7)
ما موسى را همراه با نشانه‏ها و آیه‏هایمان فرستادیم (و دستور دادیم) قوم خودت را از ظلمت‏ها به سوى «نور» بیرون آر، و آنان را به یاد ایام الله بینداز.» یادآورى روزهاى بزرگ (اعم از روزهاى پیروزى یا روزهاى سخت) نقش مؤثرى در بیدارى و هوشیارى ملت‏ها دارد. بدین جهت امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه‏اى به «قثم بن العباس‏» که کارگزار وى در مکه است چنین مى‏نویسد: «براى مردم حج را بر پاى دار، و آنان را به یاد «ایام الله‏» بینداز» . (8)
امام خمینى قدس سره مى‏فرماید: «تذکر به «ایام الله‏» که خداوند متعال به آن امر فرموده است، انسان ساز است. قضایائى که در ایام الله رخ داده است، براى تاریخ و انسان‏ها در طول تاریخ آموزنده و بیدار کننده است. حوادث بزرگ تاریخ که قرآن مجید هم از بعضى از آن‏ها یاد کرده است، سرمشقى پربرکت‏براى ساختن جامعه‏ها و اشخاص و جامعه عصر ما که عصر انقلاب است و در کشور ایران که کشور انقلاب و شاهد بسیارى از حوادث بزرگ که باید آن‏ها را ایام الله محسوب کنیم و به ذکر آن‏ها و تذکر آن ایام بپردازیم که براى ملت قهرمان و مجاهدان سلحشور، درس انقلاب است‏» . (9)
در این آیه شریفه خداوند متعال، بعد از این که حضرت موسى علیه السلام را مامور مى‏سازد تا ایام الله را یادآورى کند، یک نمونه از ایام الله; یعنى، روز نجات بنى‏اسرائیل از چنگال فرعونیان را یادآورى مى‏فرماید:
«اذ انجاکم من آل فرعون‏»
با این که در تاریخ بنى‏اسرائیل، روزهاى بزرگى که خداوند در پرتو هدایت‏حضرت موسى علیه السلام به آن‏ها نعمت‏هاى بزرگ عطا فرمود، فراوان بود، ولى ذکر «روز نجات‏» در این آیه، حاکى از اهمیت فوق العاده استقلال و آزادى از چنگال فرعونیان مى‏باشد. (10)
روز 22 بهمن 57 نیز روز نجات ملت ایران از چنگال طاغوتیان زمان، روز آشکار شدن نعمت‏بزرگ الهى; یعنى، استقلال و آزادى بود.
این مسلم است که هر ملتى تا از وابستگى‏ها نجات پیدا نکند و از چنگال اسارت و استثمار آزاد نشود، نمى‏تواند نبوغ و استعداد خود را آشکار سازد و در راه «الله‏» که راه مبارزه با هر گونه شرک و ظلم و بیدادگرى است، گام نهد.
یادآورى 22 بهمن
یادآورى یوم الله 22 بهمن; یعنى، یادآورى رشادت‏ها و فداکارى‏ها و شهادت طلبى‏هاى ملتى منسجم و خداجوى و پیرو ولایت و رهبرى که با ایثار خون خود ثابت کرد که «خون بر شمشیر و حق بر باطل پیروز است.» یادآورى 22 بهمن; یعنى، یادآورى تجلى حکومت الله در روى زمین، روزى که برنده‏ترین سلاح معنوى; یعنى، ایمان، پیروزى آفرید.
روزى که کلمه توحید در وحدت کلمه به دست آمد و در نتیجه اعتصام به «حبل الله‏» رژیم ستمشاهى دوهزار و پانصد ساله طاغوتیان به زباله دانى تاریخ سپرده شد و ثابت کرد آواى «الله اکبر» از رگبار «مسلسل‏» قوى‏تر و نیرومندتر است.
22 بهمن به ما آموخت که در مبارزه با دشمنان اسلام، فقط باید بر خدا تکیه داشت گرچه دست از سلاح تهى باشد. و وابستگى به شرق و غرب هرچند به سلاح‏هاى مدرن مجهز باشند، در برابر نیروى هماهنگ مردمى که با سلاح ایمان مبارزه مى‏کنند، بى‏اثر است.
تداوم 22 بهمن
تداوم پیروزى‏ها، حاصل تداوم رمزهاى پیروزى است. زیرا هرگز خداوند متعال نعمتى را که به قومى عطا فرمود، از آن‏ها باز پس نمى‏گیرد، مگر آن‏ها خود از نگهدارى آن دست‏بر دارند.
«... ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم...» ; (11)
«خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتى) را تغییر نمى‏دهد، مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند.»
«ان الله لم یک مغیرا نعمة انعمها على قوم حتى یغیروا ما بانفسهم ...» ; (12)
«خداوند هیچ نعمتى را که به گروهى داده، تغییر نمى‏دهد، جز آن که آن‏ها خودشان را تغییر دهند.»
پیروزى شکوهمند 22 بهمن 57، حاصل عوامل بسیارى است که مهم‏ترین آن‏ها عبارتند از:
1- ایمان به خداوند متعال
2- رهبرى روحانى متقى و فقیه آگاه; امام خمینى رحمه الله
3- اتحاد و همبستگى همه، اقشار ملت.
4- استقامت و پایدارى در راه خدا، تحمل مشکلات و ... بر هیچ کس پوشیده نیست که جمع شدن این عوامل در ملتى موجب نزول تاییدات غیبى الهى گردیده و پیروزى آن‏ها بر دشمنان حتمى مى‏شود.
خداوند متعال مى‏فرماید:
«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التى کنتم توعدون‏» ; (13)
«به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند که! نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است.»
امام امت در وصیت‏نامه سیاسى الهى خود چنین نوشتند: «این انقلاب بزرگ که دست جهان خواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تاییدات غیبى الهى پیروز گردید ... بى‏تردید رمز بقاى انقلاب اسلامى همان رمز پیروزى است و رمز پیروزى را ملت مى‏داند و نسل‏هاى آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلى آن انگیزه الهى و مقصد عالى حکومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه براى همان انگیزه (14) » مى‏باشد.
مقام معظم رهبرى، حضرت آیة‏الله العظمى خامنه‏اى، دامت‏برکاته در این باره چنین فرمودند: «اولا، روز 22 بهمن سال 1357 یک روز بریده از قبل نبود، آنچه در آن روز اتفاق افتاد محصولى بود از تلاش همه جانبه‏اى که در طول سال‏هاى متمادى قبل از آن انجام گرفته بود و این تلاش از سوى همه قشرهاى این کشور بود.
ثانیا، آن چیزى که قشرهاى کشور ما را به هم مربوط مى‏کرد براى این مبارزه، ایمان اسلامى بود و لذا مبارزه در طول سال‏هاى پیش از 22 بهمن 57 در مسجدها و حسینیه‏ها و مجالس سخنرانى و در حوزه علمیه قم و بعضى دیگر از حوزه‏ها جلوه مخصوصى داشت، این‏ها در حقیقت کانون‏هاى اصلى مبارزه بود.
ثالثا، این مبارزه حول یک محور رهبرى مشخص و قاطعى جریان داشت که در طول دوران تاریخ ما از بعد از اسلام تا این روزگار، ملت ما چنین رهبرى به خود ندیده بود.
رابعا، مردم بر اثر آن ایمان و آن رهبرى بر اثر آنچه شنیده بودند و معتقد شده بودند در صحنه مبارزه از همه امکاناتشان براى پیروزى بر دشمن استفاده کردند ... کسانى که در مبارزه بودند، حاضر بودند براى خود سختى و ناراحتى را قبول کنند و نیروى خود را صرف مبارزه کنند» . (15)
تا زمانى که ملت ایران همچون 22 بهمن 57، از خودخواهى‏ها و خودمحورى‏ها فاصله گرفته، دست در دست هم با همدلى و اتحاد در سایه ایمان و توکل به خداوند متعال به رهبرى مقام معظم رهبرى که برترین و بهترین شاگرد بنیانگذار جمهورى اسلامى و مجرى فرامین الهى امام امت مى‏باشد، در راه به ثمر رساندن مقصد الهى انقلاب قدم بردارند و در این راه استقامت نموده، در مقابل دشمنان اسلام و ایران تا پاى جان بایستند، و فریب نیرنگ‏هاى رنگارنگ آن‏ها را نخورده، مجذوب فرهنگ مبتذل آن‏ها نگردند، نعمت پیروزى انقلاب اسلامى پابرجا و مستدام خواهد بود و تمام توطئه‏ها و نقشه‏هاى شوم آن‏ها بر ضد جمهورى اسلامى و ملت‏شریف ایران، نقش برآب مى‏شود و حاصلى جز رنج و زبونى خودشان در پى نخواهد داشت و هر روز عزت و سرفرازى و بالندگى ایران اسلامى بیشتر آشکار خواهد شد.
اتحاد و همبستگى
همان گونه که بیان شد پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى ایران عوامل زیادى داشت، سخن گفتن پیرامون همه آن‏ها مجالى دیگر مى‏طلبد. ما در این‏جا فقط به یکى از مهمترین آن‏ها اشاره مى‏کنیم. و آن اتحاد و همبستگى همه اقشار ملت‏براى انجام مقصد الهى و مقدس انقلاب; یعنى، از بین بردن طاغوت و تشکیل حکومت اسلامى براى تحقق حق و عدالت در جامعه بود.
هیچ کس تردید ندارد که اتحاد و همدلى معجزه مى‏آفریند و بزرگترین موانع راه ترقى و پیشرفت را از سر راه بر مى‏دارد. و قوى‏ترین دشمنان را نابود مى‏سازد.
مورچگان را چو بود اتحاد
شیر ژیان را بدرانند پوست
خداوند متعال مى‏فرماید:
«و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» ; (16)
«به ریسمان الهى چنگ بزنید و هرگز از یکدیگر جدا نشوید و تفرقه نداشته باشید.»
«و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم‏» ; (17)
«اختلاف و کشمکش نکنید که سست مى‏شوید و دولتتان از بین مى‏رود.»
امیرالمؤمنین علیه السلام مى‏فرماید:
«و الزموا السواد الاعظم فان ید الله مع الجماعة و ایاکم و الفرقة! فان الشاذ من الناس للشیطان کما ان الشاذ من الغنم للذئب ...; (18)
همگام با توده عظیم مردم (که پیرو سلطان عادل) هستند، باشید، زیرا دست (عنایت و کمک) خداوند با جماعت است و از جدائى و مخالفت‏بر حذر باشید. زیرا جدا شدن از جماعت (حق) طعمه شیطان شدن است چنانکه گوسفندى که از گله جدا شود، خوراک گرگ خواهد شد.»
و این اتحاد وقتى ثمربخش است که با همدلى همراه باشد.
امیرالمؤمنین علیه السلام مى‏فرماید:
«انه لا غناء فی کثرة عددکم مع قلة اجتماع قلوبکم ...; (19)
در زیادى تعداد شما بى‏نیازى نیست [و این زیادى تعداد ثمربخش نخواهد بود] در صورتى که اجتماع دل‏هاى شما اندک باشد.» بدین جهت امام امت قدس سره و رهبر معظم انقلاب همواره مردم را به وحدت کلمه دعوت کرده‏اند و آن‏ها را از تفرقه و جدایى برحذر داشتند.
اما سنت و روش فرعون‏ها و طاغوت‏ها در طول تاریخ این است که مردم را به دسته‏هاى مختلف تقسیم مى‏کنند و بین آن‏ها اختلاف مى‏اندازند و آن‏ها را به استضعاف مى‏کشانند تا قدرت قیام و ایستادن در مقابل آن‏ها را نداشته باشند و آن‏ها بتوانند سلطه ظالمانه خود را بر مردم حفظ کنند.
خداوند متعال مى‏فرماید:
«ان فرعون علا فی الارض و جعل اهلها شیعا یستضعف طائفة منهم ...» ; (20)
«فرعون در زمین برترى جویى کرد و اهل آن را به گروه‏هاى مختلفى تقسیم نمود، گروهى را به ضعف و ناتوانى مى‏کشاند ... .»
فرعون براى استحکام بخشیدن به سلطه‏اش چند اقدام کرد، که مهم‏ترین آن، این بود که مردم مصر را دو دسته کرد: به دسته اول; یعنى، قبطیان که بومیان و درباریان فرعون بودند، تمام وسایل رفاهى و کاخ‏ها و ثروت‏ها را مى‏داد.
ولى دسته دوم که «سبطیان‏» یعنى، مهاجران بنى‏اسرائیل بودند و آن‏ها را به صورت بردگان و کنیزان خود درآورده بودند، فقر و محرومیت‏سراسر وجودشان را فرا گرفته بود و سخت‏ترین کارها بر دوش این‏ها بود.
باید توجه داشت که این سنت وحشتناک، مخصوص فرعون در زمان حضرت موسى علیه السلام نبود، بلکه همه طاغوتیان از این روش و تز «تفرقه بینداز و حکومت کن‏» سالیان درازى بر توده‏هاى مردم حکومت کرده‏اند.
از امام زین العابدین علیه السلام چنین نقل شده است که فرمود:
«و الذى بعث محمدا بالحق بشیرا و نذیرا، ان الابرار منا اهل البیت و شیعتهم بمنزلة موسى و شیعته، و ان عدونا و اشیاعهم بمنزلة فرعون و اشیاعه; (21)
سوگند به آن کسى که حضرت محمد صلى الله علیه و آله را به حق بشیر و نذیر مبعوث گردانید، ابرار و خوبان از ما اهل بیت و شیعیانشان به منزله موسى و شیعه او مى‏باشند و دشمنان ما و پیروان آن‏ها به منزله فرعون و پیروان او مى‏باشند.» پس باید بیدار بود تا دوباره دشمنان سیلى خورده اسلام با استفاده از این روش بین مردم ایران اختلاف ایجاد نکنند و راه نفوذ و سلطه آن‏ها باز نشود.
پى‏نوشت‏ها:
1) پیام امام خمینى رحمه الله به مناسبت‏سالگرد 15 خرداد سال 1360.
2) تفسیر المیزان، ج 12، ص 18.
3) همان، ج 18، ص 164، ذیل آیه 14 از سوره جاثیه.
4) تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 526.
5) همان، : «قال: ایام الله ثلاثة: یوم القائم - صلوات الله علیه - و یوم الموت، و یوم القیامة; «ایام الله‏» سه روز است، روز ظهور حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه و روز مرگ و روز قیامت.»
6) شرح نهج‏البلاغه، ابن ابى‏الحدید، ج 18، ص 31.
7) ابراهیم/ 5.
8) شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 30.
9) صحیفه نور، ج 17، ص 11، از پیام امام رحمه الله در تاریخ (17/6/61) .
10) ر.ک، تفسیر نمونه، ج 10، صص 276 و 277.
11) رعد/ 11.
12) انفال/ 52.
13) فصلت/ 30.
14) وصیت‏نامه سیاسى الهى امام خمینى، صص 8- 7.
15) ر.ک: در مکتب جمعه، جلد ششم، صص 77 و 78.
16) آل عمران/ 103.
17) انفال/ 46.
18) نهج البلاغه، خطبه 127.
19) همان، خطبه 119.
20) قصص/ 4.
21) مجمع البیان، ج 7، ص 239.

پایگاه حوزه
http://www.hawzah.net/


لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


تبلیغات