(( نمایشنامه خطبه غدیر ))
احمد محیطى اردکانى
امام امت قدس سره از 22 بهمن همچون 15 خرداد، 17 شهریور، 12 فروردین و ... به عنوان «ایام الله» یاد کردند. و درباره چنین ایامى فرمودند: «بر ملتشریف ماست که این ایام الله را - که هدیههایى از عالم غیب ربوبى است - با جان و دل حفظ و با چنگ و دندان نگهدارى کنند» . (1)
علامه طباطبایى در تفسیر گرانقدر المیزان مىنویسند: «با این که تمام روزها و تمام چیزها از آن خداى متعال است، ولى اختصاص دادن روزهایى به نام «ایام الله» یا یوم الله به خاطر آن است که فرمان و امر خدا در آن روزها چنان آشکار است که براى فرمان جز خدا، هیچ گونه ظهورى باقى نمىماند، ایام الله زمانها و شرایطى است که فرمان خدا و آیات و نشانههاى وحدانیت و سلطه الهى آشکار شده، یا مىشود; مثل روز مرگ که قدرت و سلطه «آخرت» در آن روز آشکار مىشود و اسباب دنیوى از تاثیر مىافتد، یا روز «قیامت» که هیچ کس براى دیگرى مالک هیچ چیز نیست، و در آن روز فرمان از آن خداست. یا مثل ایامى که خداوند در آنها قوم «نوح» ، «عاد» و «ثمود» را به هلاکت رسانده، که در امثال این گونه روزها، قهر و غلبه الهى آشکار شده و معلوم مىگردد که تمامى عزت متعلق به خدا است.
ممکن است که منظور از ایام الله ایامى باشد که نعمتهاى خداى متعال آشکار است; مثل روز خروج نوح و اصحابش از کشتى با سلام و سلامتى و برکتهاى الهى یا روز نجات دادن ابراهیم از آتش یا غیر اینها ... از حوادث و ایامى که جز به خدا نمىتوان به دیگرى نسبت داد، اینها روزهاى خاص خدائى (ایام الله) است ...» . (2)
پس ایام الله روزهاى بزرگ و تاریخى و سرنوشتسازى است که در تاریخ یک ملتیا در سرنوشتیک نسل یا کلا در سرگذشت «انسان» پیش مىآید.
گاهى به صورت نعمتى بزرگ و گاهى به صورت عذابى عظیم و دردناک که حتى منجر به زوال یک ملت گشته و نام «عذاب استیصال» به خود مىگیرد.
علامه طباطبایى رحمه الله در جاى دیگر مىفرماید: «ایام الله ایامى است که هیچ حکومت و سلطهاى نیست، مگر براى خدا، مثل روز مرگ، برزخ، روز قیامت و روز عذاب استیصال ...» . (3)
ایام الله در روایات
در روایات متعددى، به روز مرگ، قیامت و روز قیام حضرت مهدى - عجل الله تعالى فرجه - ایام الله اطلاق شده است.
از امام باقر علیه السلام چنین نقل شده است که فرمود:
«ایام الله، یوم یقوم القائم علیه السلام، و یوم الکرة، و یوم القیامة; (4)
ایام الله روز قیام حضرت مهدى موعود علیه السلام، روز رجعت و روز قیامت است.»
در تفسیر على بن ابراهیم نیز روایتى بدین مضمون نقل شده، ولى به جاى کلمه «الکرة» «یوم الموت» آمده است. (5)
ابن ابىالحدید مىنویسد: «ایام الله، هم ایام «انعام» است و هم ایام «انتقام» تا بدین وسیله «رغبت» و «ترس» ایجاد شود» . (6)
22 بهمن نیز یکى از روزهایى است که خداوند متعال نعمتبزرگ پیروزى را به ملتبه پاخاسته ایران اسلامى عطا فرمود و به فرموده امام امت از ایام الله گردید.
ملتى که سالهاى سال زیر چکمههاى حکام جور و دژخیمان خودفروخته، آخرین نفسهاى حیات خود را مىکشید، خداوند متعال با برانگیختن رهبرى فرزانه و بىنظیر روح تازهاى در آنها دمید و با حرکتى یک پارچه و پرخروش، با سلاح ایمان و رهبریت روح خدا در مقابل طاغوتیان تا دندان مسلح ایستادند و لطف بزرگ الهى و نعمت پیروزى را نصیب خود گردانیدند.
یادآورى ایام الله
«و لقد ارسلنا موسى بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الى النور و ذکرهم بایام الله ..» . (7)
ما موسى را همراه با نشانهها و آیههایمان فرستادیم (و دستور دادیم) قوم خودت را از ظلمتها به سوى «نور» بیرون آر، و آنان را به یاد ایام الله بینداز.» یادآورى روزهاى بزرگ (اعم از روزهاى پیروزى یا روزهاى سخت) نقش مؤثرى در بیدارى و هوشیارى ملتها دارد. بدین جهت امیرالمؤمنین علیه السلام در نامهاى به «قثم بن العباس» که کارگزار وى در مکه است چنین مىنویسد: «براى مردم حج را بر پاى دار، و آنان را به یاد «ایام الله» بینداز» . (8)
امام خمینى قدس سره مىفرماید: «تذکر به «ایام الله» که خداوند متعال به آن امر فرموده است، انسان ساز است. قضایائى که در ایام الله رخ داده است، براى تاریخ و انسانها در طول تاریخ آموزنده و بیدار کننده است. حوادث بزرگ تاریخ که قرآن مجید هم از بعضى از آنها یاد کرده است، سرمشقى پربرکتبراى ساختن جامعهها و اشخاص و جامعه عصر ما که عصر انقلاب است و در کشور ایران که کشور انقلاب و شاهد بسیارى از حوادث بزرگ که باید آنها را ایام الله محسوب کنیم و به ذکر آنها و تذکر آن ایام بپردازیم که براى ملت قهرمان و مجاهدان سلحشور، درس انقلاب است» . (9)
در این آیه شریفه خداوند متعال، بعد از این که حضرت موسى علیه السلام را مامور مىسازد تا ایام الله را یادآورى کند، یک نمونه از ایام الله; یعنى، روز نجات بنىاسرائیل از چنگال فرعونیان را یادآورى مىفرماید:
«اذ انجاکم من آل فرعون»
با این که در تاریخ بنىاسرائیل، روزهاى بزرگى که خداوند در پرتو هدایتحضرت موسى علیه السلام به آنها نعمتهاى بزرگ عطا فرمود، فراوان بود، ولى ذکر «روز نجات» در این آیه، حاکى از اهمیت فوق العاده استقلال و آزادى از چنگال فرعونیان مىباشد. (10)
روز 22 بهمن 57 نیز روز نجات ملت ایران از چنگال طاغوتیان زمان، روز آشکار شدن نعمتبزرگ الهى; یعنى، استقلال و آزادى بود.
این مسلم است که هر ملتى تا از وابستگىها نجات پیدا نکند و از چنگال اسارت و استثمار آزاد نشود، نمىتواند نبوغ و استعداد خود را آشکار سازد و در راه «الله» که راه مبارزه با هر گونه شرک و ظلم و بیدادگرى است، گام نهد.
یادآورى 22 بهمن
یادآورى یوم الله 22 بهمن; یعنى، یادآورى رشادتها و فداکارىها و شهادت طلبىهاى ملتى منسجم و خداجوى و پیرو ولایت و رهبرى که با ایثار خون خود ثابت کرد که «خون بر شمشیر و حق بر باطل پیروز است.» یادآورى 22 بهمن; یعنى، یادآورى تجلى حکومت الله در روى زمین، روزى که برندهترین سلاح معنوى; یعنى، ایمان، پیروزى آفرید.
روزى که کلمه توحید در وحدت کلمه به دست آمد و در نتیجه اعتصام به «حبل الله» رژیم ستمشاهى دوهزار و پانصد ساله طاغوتیان به زباله دانى تاریخ سپرده شد و ثابت کرد آواى «الله اکبر» از رگبار «مسلسل» قوىتر و نیرومندتر است.
22 بهمن به ما آموخت که در مبارزه با دشمنان اسلام، فقط باید بر خدا تکیه داشت گرچه دست از سلاح تهى باشد. و وابستگى به شرق و غرب هرچند به سلاحهاى مدرن مجهز باشند، در برابر نیروى هماهنگ مردمى که با سلاح ایمان مبارزه مىکنند، بىاثر است.
تداوم 22 بهمن
تداوم پیروزىها، حاصل تداوم رمزهاى پیروزى است. زیرا هرگز خداوند متعال نعمتى را که به قومى عطا فرمود، از آنها باز پس نمىگیرد، مگر آنها خود از نگهدارى آن دستبر دارند.
«... ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم...» ; (11)
«خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتى) را تغییر نمىدهد، مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند.»
«ان الله لم یک مغیرا نعمة انعمها على قوم حتى یغیروا ما بانفسهم ...» ; (12)
«خداوند هیچ نعمتى را که به گروهى داده، تغییر نمىدهد، جز آن که آنها خودشان را تغییر دهند.»
پیروزى شکوهمند 22 بهمن 57، حاصل عوامل بسیارى است که مهمترین آنها عبارتند از:
1- ایمان به خداوند متعال
2- رهبرى روحانى متقى و فقیه آگاه; امام خمینى رحمه الله
3- اتحاد و همبستگى همه، اقشار ملت.
4- استقامت و پایدارى در راه خدا، تحمل مشکلات و ... بر هیچ کس پوشیده نیست که جمع شدن این عوامل در ملتى موجب نزول تاییدات غیبى الهى گردیده و پیروزى آنها بر دشمنان حتمى مىشود.
خداوند متعال مىفرماید:
«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التى کنتم توعدون» ; (13)
«به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند که! نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است.»
امام امت در وصیتنامه سیاسى الهى خود چنین نوشتند: «این انقلاب بزرگ که دست جهان خواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تاییدات غیبى الهى پیروز گردید ... بىتردید رمز بقاى انقلاب اسلامى همان رمز پیروزى است و رمز پیروزى را ملت مىداند و نسلهاى آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلى آن انگیزه الهى و مقصد عالى حکومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه براى همان انگیزه (14) » مىباشد.
مقام معظم رهبرى، حضرت آیةالله العظمى خامنهاى، دامتبرکاته در این باره چنین فرمودند: «اولا، روز 22 بهمن سال 1357 یک روز بریده از قبل نبود، آنچه در آن روز اتفاق افتاد محصولى بود از تلاش همه جانبهاى که در طول سالهاى متمادى قبل از آن انجام گرفته بود و این تلاش از سوى همه قشرهاى این کشور بود.
ثانیا، آن چیزى که قشرهاى کشور ما را به هم مربوط مىکرد براى این مبارزه، ایمان اسلامى بود و لذا مبارزه در طول سالهاى پیش از 22 بهمن 57 در مسجدها و حسینیهها و مجالس سخنرانى و در حوزه علمیه قم و بعضى دیگر از حوزهها جلوه مخصوصى داشت، اینها در حقیقت کانونهاى اصلى مبارزه بود.
ثالثا، این مبارزه حول یک محور رهبرى مشخص و قاطعى جریان داشت که در طول دوران تاریخ ما از بعد از اسلام تا این روزگار، ملت ما چنین رهبرى به خود ندیده بود.
رابعا، مردم بر اثر آن ایمان و آن رهبرى بر اثر آنچه شنیده بودند و معتقد شده بودند در صحنه مبارزه از همه امکاناتشان براى پیروزى بر دشمن استفاده کردند ... کسانى که در مبارزه بودند، حاضر بودند براى خود سختى و ناراحتى را قبول کنند و نیروى خود را صرف مبارزه کنند» . (15)
تا زمانى که ملت ایران همچون 22 بهمن 57، از خودخواهىها و خودمحورىها فاصله گرفته، دست در دست هم با همدلى و اتحاد در سایه ایمان و توکل به خداوند متعال به رهبرى مقام معظم رهبرى که برترین و بهترین شاگرد بنیانگذار جمهورى اسلامى و مجرى فرامین الهى امام امت مىباشد، در راه به ثمر رساندن مقصد الهى انقلاب قدم بردارند و در این راه استقامت نموده، در مقابل دشمنان اسلام و ایران تا پاى جان بایستند، و فریب نیرنگهاى رنگارنگ آنها را نخورده، مجذوب فرهنگ مبتذل آنها نگردند، نعمت پیروزى انقلاب اسلامى پابرجا و مستدام خواهد بود و تمام توطئهها و نقشههاى شوم آنها بر ضد جمهورى اسلامى و ملتشریف ایران، نقش برآب مىشود و حاصلى جز رنج و زبونى خودشان در پى نخواهد داشت و هر روز عزت و سرفرازى و بالندگى ایران اسلامى بیشتر آشکار خواهد شد.
اتحاد و همبستگى
همان گونه که بیان شد پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى ایران عوامل زیادى داشت، سخن گفتن پیرامون همه آنها مجالى دیگر مىطلبد. ما در اینجا فقط به یکى از مهمترین آنها اشاره مىکنیم. و آن اتحاد و همبستگى همه اقشار ملتبراى انجام مقصد الهى و مقدس انقلاب; یعنى، از بین بردن طاغوت و تشکیل حکومت اسلامى براى تحقق حق و عدالت در جامعه بود.
هیچ کس تردید ندارد که اتحاد و همدلى معجزه مىآفریند و بزرگترین موانع راه ترقى و پیشرفت را از سر راه بر مىدارد. و قوىترین دشمنان را نابود مىسازد.
مورچگان را چو بود اتحاد
شیر ژیان را بدرانند پوست
خداوند متعال مىفرماید:
«و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» ; (16)
«به ریسمان الهى چنگ بزنید و هرگز از یکدیگر جدا نشوید و تفرقه نداشته باشید.»
«و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» ; (17)
«اختلاف و کشمکش نکنید که سست مىشوید و دولتتان از بین مىرود.»
امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرماید:
«و الزموا السواد الاعظم فان ید الله مع الجماعة و ایاکم و الفرقة! فان الشاذ من الناس للشیطان کما ان الشاذ من الغنم للذئب ...; (18)
همگام با توده عظیم مردم (که پیرو سلطان عادل) هستند، باشید، زیرا دست (عنایت و کمک) خداوند با جماعت است و از جدائى و مخالفتبر حذر باشید. زیرا جدا شدن از جماعت (حق) طعمه شیطان شدن است چنانکه گوسفندى که از گله جدا شود، خوراک گرگ خواهد شد.»
و این اتحاد وقتى ثمربخش است که با همدلى همراه باشد.
امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرماید:
«انه لا غناء فی کثرة عددکم مع قلة اجتماع قلوبکم ...; (19)
در زیادى تعداد شما بىنیازى نیست [و این زیادى تعداد ثمربخش نخواهد بود] در صورتى که اجتماع دلهاى شما اندک باشد.» بدین جهت امام امت قدس سره و رهبر معظم انقلاب همواره مردم را به وحدت کلمه دعوت کردهاند و آنها را از تفرقه و جدایى برحذر داشتند.
اما سنت و روش فرعونها و طاغوتها در طول تاریخ این است که مردم را به دستههاى مختلف تقسیم مىکنند و بین آنها اختلاف مىاندازند و آنها را به استضعاف مىکشانند تا قدرت قیام و ایستادن در مقابل آنها را نداشته باشند و آنها بتوانند سلطه ظالمانه خود را بر مردم حفظ کنند.
خداوند متعال مىفرماید:
«ان فرعون علا فی الارض و جعل اهلها شیعا یستضعف طائفة منهم ...» ; (20)
«فرعون در زمین برترى جویى کرد و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسیم نمود، گروهى را به ضعف و ناتوانى مىکشاند ... .»
فرعون براى استحکام بخشیدن به سلطهاش چند اقدام کرد، که مهمترین آن، این بود که مردم مصر را دو دسته کرد: به دسته اول; یعنى، قبطیان که بومیان و درباریان فرعون بودند، تمام وسایل رفاهى و کاخها و ثروتها را مىداد.
ولى دسته دوم که «سبطیان» یعنى، مهاجران بنىاسرائیل بودند و آنها را به صورت بردگان و کنیزان خود درآورده بودند، فقر و محرومیتسراسر وجودشان را فرا گرفته بود و سختترین کارها بر دوش اینها بود.
باید توجه داشت که این سنت وحشتناک، مخصوص فرعون در زمان حضرت موسى علیه السلام نبود، بلکه همه طاغوتیان از این روش و تز «تفرقه بینداز و حکومت کن» سالیان درازى بر تودههاى مردم حکومت کردهاند.
از امام زین العابدین علیه السلام چنین نقل شده است که فرمود:
«و الذى بعث محمدا بالحق بشیرا و نذیرا، ان الابرار منا اهل البیت و شیعتهم بمنزلة موسى و شیعته، و ان عدونا و اشیاعهم بمنزلة فرعون و اشیاعه; (21)
سوگند به آن کسى که حضرت محمد صلى الله علیه و آله را به حق بشیر و نذیر مبعوث گردانید، ابرار و خوبان از ما اهل بیت و شیعیانشان به منزله موسى و شیعه او مىباشند و دشمنان ما و پیروان آنها به منزله فرعون و پیروان او مىباشند.» پس باید بیدار بود تا دوباره دشمنان سیلى خورده اسلام با استفاده از این روش بین مردم ایران اختلاف ایجاد نکنند و راه نفوذ و سلطه آنها باز نشود.
پىنوشتها:
1) پیام امام خمینى رحمه الله به مناسبتسالگرد 15 خرداد سال 1360.
2) تفسیر المیزان، ج 12، ص 18.
3) همان، ج 18، ص 164، ذیل آیه 14 از سوره جاثیه.
4) تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 526.
5) همان، : «قال: ایام الله ثلاثة: یوم القائم - صلوات الله علیه - و یوم الموت، و یوم القیامة; «ایام الله» سه روز است، روز ظهور حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه و روز مرگ و روز قیامت.»
6) شرح نهجالبلاغه، ابن ابىالحدید، ج 18، ص 31.
7) ابراهیم/ 5.
8) شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 30.
9) صحیفه نور، ج 17، ص 11، از پیام امام رحمه الله در تاریخ (17/6/61) .
10) ر.ک، تفسیر نمونه، ج 10، صص 276 و 277.
11) رعد/ 11.
12) انفال/ 52.
13) فصلت/ 30.
14) وصیتنامه سیاسى الهى امام خمینى، صص 8- 7.
15) ر.ک: در مکتب جمعه، جلد ششم، صص 77 و 78.
16) آل عمران/ 103.
17) انفال/ 46.
18) نهج البلاغه، خطبه 127.
19) همان، خطبه 119.
20) قصص/ 4.
21) مجمع البیان، ج 7، ص 239.
پایگاه حوزه
http://www.hawzah.net/