(( نمایشنامه خطبه غدیر ))
- در میان گناهان، تنها گناهی که حتی دوست داشتن آن گناه کبیره است، تهمت است.
- آبرو و حفظ آن در اسلام، مورد توجه است.
- سخن گفتن برای دفاع از آبروی مسلمان واجب است.
- نقل تهمت ها و شایعات از گناهان کبیره است.
کسی که کار زشتی را شایع کند، مانند کسی است که آن را مرتکب شده است.
- کلمه " افک" در لغت به معنی انصراف از حق به باطل است. تهمت زدن نیز نوعی پوشاندن حق و جلوه دادن باطل است.
- در گناه افک چندین گناه نهفته است: دروغ، سوءظنبه مومن، ایذاء مومن، قذف، اهانت، آزردن پیامبر، تضعیف خاندان رسالت و شایعه پردازی.
- گواهی کافر ، بعد از ایمان پذیرفته می شود ولی کسی که حتی یک بار به دیگران تهمت زند، شهادتش (گواهی اش) هرگز اعتبار ندارد.
- تهمت زنا از نظر قرآن به قدری زشت است که در مجازات مجرم، فاصله تهمت زنا با خود زنا، بیست ضربه شلاق است.
- توبه کسی که آبروی زنان پاکدامن را با تهمت زنا برده این است که در محضر مردم گفته خود را تکذیب نماید.
- لعنت دنیا و آخرت همراه با عذاب عظیم، تنها مخصوص کسانی است که آبروی افراد پاک را می برد.
- کلمات خبیث مثل تهمت و افترا شایسته افراد خبیث و سخنان پاک شایسته افراد پاک می باشد.
شیطان، جن و انسان های شیطانی که خود در فساد، ظلم و تباهی غوطه ورند، سعی دارند جامعه انسانی را به گرداب های هولناک ظلم، فساد، ناامنی، اختلاف و نزاع گرفتار سازند و شبانه روز برای رسیدن به این هدف شوم نقشه می کشند و متأسفانه بسیاری انسان ها، ناآگاهانه عمله آنان شده و راه رسیدن به هدف شوم شان را هموار کرده و به نتیجه رسیدن پروژه های ایمان سوز، عفت زدا و امنیت بربادده شان را سرعت می بخشند.
شایعه پردازی یکی از راهکارهای شیطان ها است و بسیاری از انسان ها بدون توجه و آگاهی، عمله شیطان شده و به پراکندن شایعه هایی که ساخته و پرداخته شیطان و عواملش می باشد، می پردازند و ناآگاهانه دنیای مؤمنان و آخرت خود را تباه ساخته و سزاوار قهر و غضب خداوند می گردند.
خانواده و تربیت / پند زندگی
شایعه ها از سنخ های مختلف اند از جمله:
1ـ شایعات امنیتی
که متزلزل ساختن امنیت روحی، روانی جامعه را هدف قرار داده و اطمینان و آرامش را از افراد اجتماع می گیرد. این شایعه ها غالبا ساخته دشمنان خارجی و جنگ افروزان است تا قوای دفاعی را مشغول ساخته و موج اضطراب و ناامنی را در سراسر کشور بگسترانند و بتوانند از سردرگمی، هرج و مرج و اضطراب حاصل از آن استفاده کرده و ضربه کاری و نهایی را وارد کنند. معمولاً این شایعات در زمان جنگ بیشتر است گرچه مختص آن زمان نیست.
خداوند در آیات 11تا 17 سوره نور میفرماید:
همانا کسانى که آن بهتان را بستند (و به عایشه تهمت کار ناشایست زدند که رسول و مؤمنان را بیازارند) گروهى همدست از (منافقان) شمایند نپندارید ضررى از آن به آبروى شما مىرسد بلکه خیر و ثواب نیز (چون بر تهمت صبر کنید از خدا) خواهید یافت هر یک از آنها به عقاب گناه خود خواهند رسید و آن کس از منافقان که رأس و منشأ این بهتان بزرگ گشت هم او به عذابى بزرگ معذب خواهد شد. (11)
پیامها
1 برخى از اصحاب رسول اللَّه (صلوات اللَّه علیه) عادل نبودند. «جاؤُ بِالْإِفْکِ»
2 گاهى شایعهسازان، با سازماندهى قبلى و قصد توطئه، شایعه را القا مىکنند.
«عُصْبَةٌ» ( «عُصْبَةٌ» یعنى گروه متشکّل و متعصّبى که هدفى را دنبال مىکند)
3 شایعه سازان در میان خود شما هستند. «مِنْکُمْ»
4 گاهى در پیشآمدها و تهمتهاى ناروا منافعى وجود دارد. (مانند روشنشدن چهرهى مخالفان، پیدا شدن هوشیارى، امدادهاى الهى براى مظلوم) «لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ»
5 امید دادن به خودىها در برابر توطئه و تهمت بدخواهان لازم است. «بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»
6 کیفرهاى الهى، عادلانه و متناسب با اعمال ماست. «لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ»
7 در گناهان دستهجمعى، هر یک از شرکا به مقدار سهم خود مجرم است. «لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ»
8 انسان زمانى مجرم و مقصّر است که با علم و قصد گناه کند. «اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ»
9 پیامد گناه هر کس گریبانگیر خود اوست. «لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ» 10
مجازات کسى که مسئولیّت و نقش اصلى را دارد بزرگتر است. «وَ الَّذِی تَوَلَّى کِبْرَهُ ... عَذابٌ عَظِیمٌ»
تفسیر نور، ج8، ص: 154
آیا سزاوار این نبود که چون (از منافقان) چنین بهتان و دروغها شنیدید مردان و زنان مؤمن حسن ظنّشان درباره یکدیگر بیشتر شده و گویند: این دروغى است آشکار؟ (12)
پیامها
1 دامن زدن به شایعه و پخش آن، ممنوع است. ( «لَوْ لا» نشانهى توبیخ از سوء ظن و پخش شایعات است)
2 در جامعهى اسلامى باید روحیهى حسن ظن حاکم باشد. «ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً» (حسن ظن، یکى از آثار ایمان است).
3 همهى مردم در برابر آبروى یک «فرد» مسئولند. «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ» 4 بنى آدم اعضاى یکدیگرند. تهمت به هر عضوى از جامعهى اسلامى، همانند تهمت به دیگر اعضاست. «بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً»
3 همهى مردم در برابر آبروى یک «فرد» مسئولند. «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ» 4
بنى آدم اعضاى یکدیگرند. تهمت به هر عضوى از جامعهى اسلامى، همانند تهمت به دیگر اعضاست. «بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً» 5
اصل اوّلیه در عمل مسلمان، صحت است، مگر جرم او با دلیل ثابت شود. «ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً»
6 حفظ حریم پیامبر (صلوات اللَّه علیه) و خانوادهاش بر هر مؤمنى واجب است. «لَوْ لا ... قالُوا هذا إِفْکٌ مُبِینٌ»
7 در برابر شنیدههاى ناروا در مورد مؤمنان، سکوت ممنوع است. «لَوْ لا ... قالُوا هذا إِفْکٌ مُبِینٌ»
تفسیر نور، ج8،
چرا (منافقان) بر دعوى خود چهار شاهد (عادل) اقامه نکردند؟ پس حالى که شاهد نیاوردند البته نزد خدا مردمى دروغزنند. (13)
و اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و عقبى شامل حال شما (مؤمنان) نبود به مجرّد خوض در این گونه سخنان (نفاق انگیز) به شما عذابى بزرگ مىرسید. (14)
زیرا شما آن سخنان را از زبان یکدیگر تلقّى کرده و حرفى بر زبان مىگفتید که علم به آن نداشتید و این کار را سهل و کوچک مىپنداشتید در صورتى که نزد خدا (گناهى) بسیار بزرگ بود. (15)
چرا به محض شنیدن این سخن نگفتید که هرگز ما را تکلم به این روا نیست، پاک خدایا، این بهتانى بزرگ است؟ (16)
خدا به شما (مؤمنان) موعظه و اندرز مىکند که زنهار دیگر گرد این چنین سخن نگردید اگر اهل ایمانید. (17)
حضرت علی (ع) فرمودند:روزی من و فاطمه به حضور حضرت رسول اکرم (ص)شرفیاب شدیم و ان حضرت را بسیار گریان دیدیم .
گفتم :پدر و مادرم به فدایت باد یا رسول ا.. !چرا گریه می کنید ؟ ایشان فرمودند : یا علی ! شب معراج که مرا به اسمان بردند،زنانی از امت خود را در عذاب شدیدی دیدم و گریه من بخاطر آنهاست .
زنی را دیدم که از موهای سرش اویزانش کرده بودند و از شدت جراحت مغزش می جوشید.
زنی را دیدم که از زبانش اویخته بودند و آب جوشان جهنم را در حلقش می ریختند.
زنی را دیدم که او را از پستانش اویخته بودند .
زنی را دیدم که گوشت بدن خود را می خورد و آتش از زیر او شعله می کشید .
زنی را دیدم که پاهایش را به دستانش بسته بودند و مارها و عقرب ها را بر او مسلط ساخته بودند.
زنی را دیدم که کور و کر بود و او را در تابوت اتشین قرار داده بودند که مغز سرش از بینیش بیرون می امد و بدنش بر اثر مرض جذام و پیسی،قطعه قطعه و از هم متللاشی می شد .
زنی را دیدم که اورا در تنوری اتشین ،به پاهایش اویخته بودند .
زنی را دیدم که گوششت بدنش را ،از جلو وعقب با قیچی های آتشین می بریدند .
زنی را دیدم که صورت و دستهایش را می سوزاندند و او روده های خود را می خورد .
زنی را دیدم که سرش مانند سر خوک ،و بدنش مانند چهار پا بود و به انواع عذابها معذب بود .
وزنی دیگر بصورت سگ بود که مللائکه ،اتش را از پشتش وارد می کردند و از دهانش بیرون می اوردند و با گرزهای اتشین بر سرو بدنش می زدند .
حضرت فاطمه عرضه داشت :یا رسول الله!به من بفرمایید که این زنها چه می کرده اند که خداوند انها را ین چنین معذب فرمود؟
رسول اکرم فرمودند :
آن زنی که او را به موی سر اویخته بودندزنی بوده موی سرش را از مردان نامحرم نمی پوشانیده است .
آن زنی که او را به زبانش اویخته بودند ،زنی بوده که با زبان ،شوهر خود را اذیت می کرده .
ان زنی که او را از پستانش اویخته بودند،زنی بود که همسرش را تمکین نمی کرده است .
ان زنی که پاهایش اویزان بود،زنی بوده که بی اجازه شوهرش از خانه بیرون می رفته است .
آن زنی که گوشت بدن خود را می خورده ،زنی بوده که بدن خود را برای نا محرمان زینت می کرده است .
آن زنی که دستها یش را به پاهایش بسته بودند،زنی بوده خود را نمی شسته و لباسهایش را پاک نمی کرده و غسل جنابت بجای نمی اورده است و به نماز نیز اعتنایی نداشته است .
آن زنی که کر و کور و لال بوده ،زنی بوده از زنا ،فرزند بهم رسانده و به گردن شوهر خود می انداخته است .
آن زنی که گوشت بدنش را می بریدند ،زنی بوده که خود را به مردان نشان می داده است تا مورد توجه انان قرار بگیرد .
آن زنی که بدنش را می سوزانیدند و او روده های خود را می خورد ،زنی بوده که از راه حرام ،مرد و زن را به یکدیگر می رسانده است .
آن زنی که سرو صورتش مانند خوک و بدنش مثل الاغ بود،زنی است که سخن چین و دروغگو بوده است .
آن زنی که بصورت سگ بود و اتش را از پشتش داخل می کردند،زنی بوده که خواننده و آواز خوان بوده است .
آانگاه حضرت فاطمه فرمودند: وای به حال زنی که شوهر خود را به خشم آورد! و خوشا به حال زنی که همسرش را راضی بدارد .
[سوره النساء (4): آیات 56 تا 57]
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَزِیزاً حَکِیماً
ترجمه:
56- کسانى که به آیات ما کافر شدند بزودى آنها را در آتشى وارد مىکنیم که هر گاه پوستهاى تن آنها (در آن) بریان گردد (و بسوزد) پوستهاى دیگرى به جاى آن قرار مىدهیم تا کیفر را بچشند، خداوند توانا و حکیم است (و روى حساب کیفر مىدهد).
تفسیر:
آیه مىگوید:" کافران را به آتش مىافکنیم و هر زمان پوستهاى تن آنها سوخته شود پوستهاى دیگرى بر آنها مىرویانیم تا به حد کافى مجازات پروردگار را بچشند".
1-" نصلیهم" از ماده" صلى" به معنى در آتش افکندن و به آتش سوختن و یا گرم شدن با آتش است و" نضجت" از ماده" نضج" به معنى بریان شدن است.
علت این تبدیل پوستها ظاهرا این است که به هنگام سوخته شدن پوست ممکن است درد کمتر احساس شود اما براى اینکه مجازات آنها تخفیف نیاید و درد و الم را کاملا احساس کنند پوستهاى تازهاى بر بدن آنها مىروید و این نتیجه
اصرار در زیر پا گذاشتن حق و عدالت و انحراف از فرمان خدا است.
و در پایان آیه مىفرماید:" خداوند نسبت به انجام این گونه مجازاتها هم قادر و توانا است و هم حکیم است و روى حساب کیفر مىدهد" (إِنَّ اللَّهَ کانَ عَزِیزاً حَکِیماً).
تفسیر نمونه، ج3، ص: 427