سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یاوران مهدی (عج)
لوگوها


(( نمایشنامه خطبه غدیر ))


  • تاریخ ارسال : سه شنبه 88/10/22, 1:58 صبح
  • دسته بندی :
  • نویسنده : لیلة القدر

عمار آن روزها دشمنان را خوب می‌دید، ‌تجهیزاتشان و آرایش سیاسی- عقیدتی شان را. هرجا نیاز به گره‌گشایی بود در عرصه و صحنه حاضر می‌شد و بحث می‌کرد و گفته‌ها را نقد می‌کرد و ابایی از عده و عده دشمن نداشت.امری که نخبگان امروز ما برخی انجام ندادند، ‌عقب ماندند، ‌ندیدند و محافظه‌کاری، ‌فرزندان و اموالشان به فتنه‌ای تبدیل شد و مانع از دم برآوردن.

اما به‌راستی چه شد که عمار، ‌عمار شد و ابوموسی اشعری مظهر بی‌بصیرتی.

 
 بیانات رهبر معظم انقلاب در سالروز قیام خونین مردم قم در 19 دی ماه بار دیگر نکات و راهبردهایی را برای دل‌های بیدار در برداشت. در شرایط فتنه‌انگیز امروز توجه‌دادن ایشان به عنصر بصیرت و بهره‌گیری از تاریخ تطبیقی برای دریافت آموزه‌های دینی–تاریخی، مبنای بررسی حماسه 9 دی شد که تبلور بصیرت مردمی‌گردید که بی‌گمان باید آن را نقطه تراز تثبیت نظام دانست. در این میان و با توجه به بیانات رهبر انقلاب آنچه لازم و ضروری به‌نظر می‌رسد تحلیل و بررسی حماسه ملتی است که نظام خود را در برابر سیل حوادث داخلی و خارجی بیمه ساختند. شاید بتوان از لابه‌لای بیانات رهبری به چند عنصر اصلی توجه داشت. بی‌شک اولین مهم اشاره به «پرچم»‌هایی است که در روزگار امیرالمؤمنین(ع) به اهتزاز درآمد. بیرق‌هایی که در روزگار خود مصاف دوجبهه بودند، ‌حق و باطل.


بی‌تردید اما پرچم‌ها، ‌این نمادهای تمایز، حکایت عجیبی دارند.  حکایت این پرچم‌ها اما در شرایط فتنه پیچیده و پررمز و راز است. این نمادها وقتی به اهتزاز در می‌آیند جمعیتی و پیکره‌ای را حول خود گرد می‌آورند، توگویی که جمعیت را سرودی می‌سازند تا نغمه قدرت، ‌مرام، ‌اندیشه و حرف‌های متراکم در تاروپود پرچم را فریاد کنند.
اصولاً هر پرچم راز یک زندگی است، ‌یک تفکر، ‌یک جهان‌بینی و یک ایدئولوژی و به تعبیر رساتر یک سماجت «مقدس».
اما هر پرچم همانقدر که کانون آگاهی است در برابر خود یک کانون مقاومت نیز می‌بیند، ‌با همان ویژگی‌ها اما مرام‌هایشان متفاوت است، ‌صاحبانش همه چیز را برای قدرت و با آستر و پوششی چشم‌نواز، آراسته می‌سازند، ‌برای کسانی که هوشیار نیستند، ‌فریب را به‌کار می‌گیرند، ‌نسخه بدلی خود را عین حقیقت جلوه می‌دهند و خروش خود را فقط با  فریاد بروز می‌دهند بی‌آنکه شعوری را برانگیزند. این شعور و درک و هضم شرایط که می‌توان بر آن «بصیرت» نام نهاد، ‌بخش دیگری از بیانات مقام معظم رهبری بود. اما به‌راستی «بصیرت» چیست؟ بصیرت «ابزار شناخت هدف است و منحرف نشدن از راه»، «معیار تمایز خواص است ازعوام» و به مثابه قطب‌نما «عنصری لازم برای مبارزه صحیح و قاطع» و دقیقاً به همین علت است که این عنصر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد، چرا که در شرایط پیچیده‌شدن توطئه‌ها، ‌طراحی دشمن به قدری پیچیده خواهد بود که بعضاً خواص هم در تشخیص دقیق حق و باطل، دچار گمراهی و اشتباه می‌شوند و در همین مقاطع حساس است که نیاز به بصیرت خود را نشان می‌دهد.
بی‌گمان بصیرت موجب خواهد شد که نیروی نخبگان به عنوان یک عامل اقدام به صحنه آمده، ‌گره‌گشایی‌ها در دستور کار قرار گیرد، ‌پوستین وارونه از دوش مدعیان برگرفته شده و شفافیت و اقدام قاطع در مقابل حقیقت‌خواران شکل بگیرد.


بررسی تاریخ اسلام همواره بیانگر آن بوده است که بی‌بصیرتی عامل مهمی‌ در شکل گرفتن مصائب و مشکلات بزرگ جهان اسلام بوده است چرا که «ضعف قدرت تحلیل» را رقم زده و سکون و سکوت را پدیدار کرده است. از دیگر سو اما بصیرت بخشی در جامعه و جلوگیری از ممزوج شدن حق و باطل تحت عواملی همچون«حاکمیت فضای قرآنی در جامعه»، ‌«روشنگری نخبگان به هنگام فتنه» و«تقویت قدرت تحلیل سیاسی» است که خود این عوامل باید با حضور نخبگان میسر شود. نخبگانی که در دوره علی(ع) مصداقش «عمارها» بودند.
عمارهایی که هر دو جبهه را خوب می‌شناختند، ‌دوران پیامبر را درک کرده بودند، ‌مقابل و دشمن او را آن زمان تحت عنوان جاهلان و کفار می‌دیدند و در دوره علی آنان را متشکل زیر پرچم نفاق و با لفظ دفاع از دین. دینی که روزگاری خود برای انتشار نیافتن آن شمشیرها کشیده و زخم‌ها برداشته بودند. عمار آن روزها دشمنان را خوب می‌دید، ‌تجهیزاتشان و آرایش سیاسی- عقیدتی شان را. هرجا نیاز به گره‌گشایی بود در عرصه و صحنه حاضر می‌شد و بحث می‌کرد و گفته‌ها را نقد می‌کرد و ابایی از عده و عده دشمن نداشت.
امری که نخبگان امروز ما برخی انجام ندادند، ‌عقب ماندند، ‌ندیدند و محافظه‌کاری، ‌فرزندان و اموالشان به فتنه‌ای تبدیل شد و مانع از دم برآوردن. اما به‌راستی چه شد که عمار، ‌عمار شد و ابوموسی اشعری مظهر بی‌بصیرتی.
عمار به مثابه یک انقلابی و نخبه، ‌فرزند زمان خویش بود، ‌حق را شناخت و اهل اقدام بود، ‌از تقاضاها و نیازهایش، ‌از آمال و آرزوهایش سیاست و قدرتی نساخت. برده چهره‌ها نبود، ‌اجازه نداد که به جای او بیندیشند، ‌بگویند و قضاوت کنند و حکم برانند. جامه ابزاری نخبگانی بر تن نکرد، ‌اجازه نداد بسیاری از شعارها به شعری در خاطرهایش تبدیل شود. آماده هزینه‌دادن بود و مسیر را پایان یافته نمی‌دانست، ‌ثبات رأی داشت و دچار نفاق نگردید و...
آری امروز، ‌در شرایط فتنه باید دنبال عمارهایی گشت که این مشخصات را داشته باشند. مرزها را خوب شناخته، ‌روشنگری کنند، ‌از حوادث گذشته و عبرت‌ها بگویند، ‌نه تنها سکوت نکنند که به شاخص‌سازی بپردازند، ‌تبیین کنند و به بهانه حکمیت امور را به اشعری‌ها نسپارند.
اگرآن روزها بی‌بصیرتی آفت روز بود و با علی جنگ می‌شد تا حرکت و زمامداری‌اش با مشکل مواجه شود، ‌اگر برخی بزرگان آن زمان از معامله با معاویه سخن به میان می‌آوردند تا رنج و مرارتی نصیب علی نگردد، ‌امروز هم فتنه‌انگیزی‌ها برای ایجاد یک اختلال است برای کسب یک شأن و منزلت از سویی و برای ایجاد اختلال در کارکردهای طبیعی ارکان نظام از سوی دیگر. اینان بی‌گمان به دنبال آن هستند که یک فرسایش را دنبال کرده و مسؤولان را به حوادثی چند مشغول، ‌تا شاید به تعبیر یکی از مشاوران سران فتنه، ‌عدم تثبیتی رخ داده و کارویژه‌ها با اختلال مواجه شود.  پس در این مناسبت در هنگامه‌‌ای که ملت به جوشش درآمده و خروشیده و نظام را بیمه مقبولیت نموده بر عناصر کارگزار نظام نیز هست که به کارکردها و کارویژه‌های خود پرداخته تا بتواند مسیر اصلی را با ایجاد رضامندی‌های اقتصادی، ‌اجتماعی بپیماید.  این کارویژه‌ها از دیگر سو اما تنها رضامندی‌های گفته شده نیست بلکه برخورد قاطع و بدون اغماض با کسانی است که امنیت، ‌باورها، ‌ارزش‌ها و هنجارهای ملت را خدشه‌دار ساخته و قلب و روح آنان را جریحه‌دار ساخته‌اند.
 از سوی دیگر اما آسیب‌شناسی شخصی نخبگان نیز پیام دیگر ملت است. کسانی که باید با خود بسیار بیندیشند که آیا تنها گام برداشتن و مجاهدت کردن در یک برهه خاص پایان اقدامشان بوده و یا اینکه مبارزه و آگاه‌سازی و صیانت ازآنچه به‌دست آمده وظیفه همیشگی و محتومشان.

 منبع: جوان آنلاین


لطفا به اشتراک بزارید تا همه استفاده کنند

  ارسال به نت ایران   محبوب کن - فیس نما     ارسال به کلوب   افسران   ارسال به افسران ولایت     شبکه اجتمایی سنگریها  


تبلیغات